چکیده:
عقلانیت را میتوان یکی از چارچوبهای شناخت شناسانه موثر بر نظریه برنامهریزی دانست، اما این انگاشت از سوی فرا- نوگرایان انتقاد و انکار شده است. عقلانیت براساس این انتقادها بار ارزشی منفی یافته است، به صورتی که برنامهریزی عقلانی با فن سالاری سازشناپذیر و نوعی خودبرتربینی حرفهای با سطحینگاری ابزاری مترادف شده است. این مقاله در رویارویی با بایستگی ناشی از اهمیت چالش میانکنش دیالکتیکی دانش و کنش در برنامهریزی و همچنین پاسخ به تردیدها و نظرات کلیشهای رواج یافته در برنامهریزی عقلانی و تردیدهایی که به انکار آن منجر شده است، درپی ابهامزدایی از مفهوم عقلانیت، ردیابی سیر تکامل آن و شناسایی اثرات گونههای مختلف آن بر آن دسته رویکردهای برنامهریزی شهری است که از انگاشت عقلانیت و نظریه تصمیمگیری عقلانی استفاده کردهاند. پژوهش پایه این مقاله از نوع پژوهش «توصیفی- بیانگر» بوده و روش تحلیل به کار رفته، روش تحلیل زمانسنجی (کرونولوژیک) دادههای ثانویه مرتبط با موضوع پژوهش و از طریق روشهای تحلیل کیفی محتوا و بازبینی سیستماتیک این دادههاست. برونداد این مقاله مدلی مفهومی برای گونهشناسی عقلانیت و سیر تکامل زمانی آن، ردیابی اثرات آن بر رویکردهای برنامهریزی شهری و همچنین شرح بایستگی به کارگیری این مفهومی در برنامهریزی فضایی راهبردی بوده است.
خلاصه ماشینی:
این مقاله در رویارویی با بایستگی ناشی از اهمیت چالش میان کنش دیالکتیکی دانش و کنش در برنامه ریزی و همچنین پاسخ به تردیدها و نظرات کلیشه ای رواج یافته در برنامه ریزی عقلانی و تردیدهایی که به انکار آن منجر شده است ، درپی ابهام زدایی از مفهوم عقلانیت ، ردیابی سیر تکامل آن و شناسایی اثرات گونه های مختلف آن بر آن دسته رویکردهای برنامه ریزی شهری است که از انگاشت عقلانیت و نظریه تصمیم گیری عقلانی استفاده کرده اند.
پنجم ، اختیار تفکر ارتباطی و برنامه ریزی همکارانه 1 Helms 2 Meyer 3 Belobaba 4 Friend 5 Hickling 6 Healey 7 Albrechts 29 نظریه برنامه ریزی ارتباطی، برنامه ریزی شـــهری را فرایندی دارای میان کنش میداند که با گفتگوهای شــایســته و ســازنده در درون و بین جوامع و گروه های درگیر در مناظره امکان پذیر می شود.
در این نوع برنامه ریزی، تصــمیم ســاز، درگیر در میان انواع قیود و عدم قطعیت ها (نامعلومیها) در محیط برنامه ریزی برای تعیین اهداف و راه های دســتیابی به آن اســت (آلبرشــترز، ٢٠١٢:٤٦؛ دایســـون ، ١٩٩٠:٥؛ هیلی، ٢٠٠٧:٣٠؛ فورســـتر، ١٩٨٤:٢٥؛ فرند و هیکلینگ ، ٣-٨: ٢٠٠٥)، رویکرد بر نامه ریزی راهبردی را میتوان مبتنیبر عقلانیت محتوایی و نیز عقلانیت ارتباطی محدود، از آن جا که در طول دوره تکامل خود موضـــوعاتی چون گفتگو و مباحثه را وارد ادبیات خود کرده است ، دانست که در بند ٥-٣ تشریح شده است (رحیمی، ١٣٩٤:٦٢).
303-14, (doi: 10,1080/01944368708976450) Forester, John (1993) Critical Theory, Public Policy, and Planning Practice, State University of New York Press, Albany.