چکیده:
موضوع تحقیق «نقش مادران مذهبی در ترغیب فرزندان به نماز» است. از آنجایی که روح پرستش از همان ابتدای خلقت انسان در نهاد او جای گرفت، انسان همواره به دنبال پناهگاه مطمئنی بود تا بتـواند به معبـود خویـش دست یابد تا اینکه روح او خـدا را جستجـو کرد و در حال نماز خواندن، پی به خدا برد. نماز یک نیاز فطری و نیروی جاذبه ای است که در جسم و روح انسانها نسبت به خالق هستی است.
خانه، اولین مدرسه تربیت اخلاقی و دینی است و فرزندان به تدریج بر اساس مشاهدات روزمره، پایههای اخلاقی خود را پیریزی میکند. در محیط خانه کودک تعالیم خوب و بد را فراگرفته و زیربنای اخلاقی او شکل میگیرد. از آنجا که مادر به مناسبت دائمی بودن روابطش با فرزندان، مهرورزی و محبت بیشتر به آنان، رفع نیاز آنها و... بیشتر از پدر می تواند در فرزندان موثر باشد. بنابراین مادر می تواند از راههای بیشتری فرزندان خود را به نماز که یکی از مهمترین مسائل تربیتی دینی مذهبی است ترغیب نماید و از راههایی همچون الگو بودن، نمازخواندن در حضور فرزندان، تعظیم و تکریم نماز، فضاسازی معنوی و جاذبه های ظاهری و... می تواند تاثیرگذار باشد.
خلاصه ماشینی:
بنابراین مادر می تواند از راههای بیشتری فرزندان خود را به نماز که یکی از مهمترین مسائل تربیتی دینی مذهبی است ترغیب نماید و از راههایی همچون الگو بودن، نمازخواندن در حضور فرزندان، تعظیم و تکریم نماز، فضاسازی معنوی و جاذبه های ظاهری و...
زمینه سازى و فراهم کردن شرایط و بهره گیرى از زمینه هاى مختلف مادى و معنوى، لازم است بیشتر در دوران کودکى و نوجوانى و قبل از سن بلوغ شرعى تحقق یابد تا آنان بتوانند در این سن فرزندانشان را با نماز و نحوه ارتباط با خدا آشنا سازند و گرنه در سن بلوغ و بعد از آن دچار مشکل خواهند شد و پدر و مادر نمازخوان الگوي مناسب و به جايي، برای فرزندان در خواندن نماز هستند.
ولی در امر هدایت و اثرگذاری در نسل، نقش زن به مراتب بیشتر از نقش مرد است زیرا زن به مناسبت دائمی بودن روابطش با فرزندان، مهرورزی و محبت بیشتر به آنان، رفع نیاز آنها، دفاع از آنان در برابر جنبه های فشار پدر یا دیگران، حتی از خودگذشتن و به آنها رسیدن و بالاخره از نظر آثار خلق و خوی و وراثتی بیشتر از پدر می تواند در فرزندان مؤثر باشد.