چکیده:
اصلاح الگوی کشت بهعنوان یکی از مهمترین الزامات بخش کشاورزی کشور بهصورت گسترده از سوی کارشناسان و فعالان این حوزه مورد تاکید قرارگرفته است. استان گیلان علیرغم برخورداری از نزولات جوی، به دلایل مختلف ازجمله پراکنش نامناسب بارندگی و تغییر کیفیت آبهای سطحی و زیرزمینی با پدیده کمآبی در فصل کشت برنج مواجه شده است و در برخی از موارد نیاز به طراحی مجدد الگوی کشت دارد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی موانع و چالشهای بازطراحی الگوی کشت در استان گیلان با بررسی ذهنیتهای خبرگان کشاورزی با استفاده از روش کیو انجام شده است. جمعآوری دادههای این پژوهش در دو مرحله صورت گرفته است. ابتدا پرسشنامهای حاوی دو سوال در زمینه موانع و چالش های بازطراحی الگوی کشت بین کارشناسان و مدیران دو سازمان متصدی مدیریت آب کشاورزی توزیع گردید و پس از جمعآوری دیدگاههای آنها و بررسی منابع داخلی و خارجی، تعداد 25 گویه بهعنوان نمونه عبارات کیو انتخاب شد. در مرحله دوم تعداد 25 مشارکتکننده، متشکل از مدیران و کارشناسان شرکت سهامی آب منطقهای و سازمان جهاد کشاورزی گیلان و اساتید گروه آب و گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه گیلان به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. در نهایت دادهها با استفاده از نرمافزار METHOD 2.11 PQ به روش تحلیل عاملی کیو پردازش و تحلیل شدند. بر اساس نتایج پژوهش، 5 الگوی ذهنی متمایز در میان مشارکتکنندگان شناسایی و با توجه به ماهیت متغیرهای سازنده آن نامگذاری شدند که 44/61 درصد از واریانس کل را تبیین نمودند. تدوین دستورالعمل شفاف و کاربردی با بهرهگیری از دیدگاههای شناساییشده، رفع موانع سازمانی – پژوهشی مرتبط با تعیین و بهینهسازی الگوی کشت، توجه به نیازهای اقتصادی کشاورزان و تنوع درآمدی برای کاهش مخاطرات تغییر الگوی کشت، توجه به قابلیتها و توان تولیدی اراضی ازجمله عوامل موثر در باز طراحی الگوی کشت نواحی روستایی استان گیلان بوده است.
خلاصه ماشینی:
این پژوهش با هدف شناسایی موانع و چالش های بازطراحی الگوی کشت در استان گیلان با بررسی ذهنیت های خبرگان کشاورزی با استفاده از روش شناسی کیو انجام شده است .
این عبارت امتیاز ٤- از رتبه بندی کیو را دریافت کرده و امتیاز نرمال شده آن ٢/٣٢٥- است در رتبه های بعدی عواملی همچون ناکارآمدی سیاست ها و استراتژیهای صنعت بیمه در حمایت از تولید محصولات کشاورزی و نبود و کمبود تشکل های صنفی توانمند برای حمایت از تولیدکنندگان کشاورزی از مواردی هستند که اعضای این گروه کمترین موافقت را با نقش محدودکننده آن ها در تحقق بازطراحی الگوی کشت استان داشته اند و از نظر امتیاز رتبه بندی کیو و امتیاز نرمال شده تقریبا در یک سطح قرار دارند.
بر اساس اطلاعات جدول شماره ١٥ میتوان گفت از نظر اعضای گروه ٣ نقش کمبود سرمایه گذاری در بخش های ذخیره سازی، انبارداری و صنایع تبدیلی برای محصولات جایگزین با امتیاز ٤- از رتبه بندی کیو کمترین نقش را در عدم تحقق طراحی بهینه الگوی کشت استان داشته اند که دراین ارتباط ارزان بودن قیمت آب در کشور و ضعف بنیه اقتصادی جامعه کشاورزی اهمیت و الویت کمتری داشت .
نظر به اینکه در روش کیو تلاش بر این است که از رویکرد اثبات گرایی فاصله گرفته و به جای تمرکز بر کشف یک واقعیت عینی بپذیریم که مسائل اجتماعی میتوانند واقعیت های متفاوتی از منظر افراد و گروه های مختلف داشته باشند، بر این اساس میپذیریم که چالش های اولویت بندی شده توسط هر پنج گروه عوامل کلیدی در موانع تحقق بازطراحی الگوی کشت است چراکه هر گروه با دانش و بینش و نگرش متفاوتی که به موضوع دارند آن را بررسی و اولویت بندی نموده اند.