چکیده:
امام صادق علیه السلام با تشکیل کلاس¬های متعدد تفسیری علاوه بر تفسیر قرآن و تربیت عده¬ای کثیری از مفسران بزرگ، نقش فعالی در ارائه تفسیر مناسب و موافق با تعالیم نبوی، داشته است، مبانی تفسیری آن حضرت؛ دوری از تفسیر به رای، حجیت ظواهر قرآن، مخالفت با تفسیر صوفیانه و غالیانه می¬باشند، برخی از روش¬های تفسیری ایشان؛ تفسیر قرآن با قرآن، تفسیر با سنت، تفسیر با تاریخ، اصلاح تفاسیر ناروا، تفسیر از طریق واژه¬شناسی و ... می¬باشند. هم چنین در سیره آن حضرت موارد قابل ملاحظه¬ای از تفسیر آیات و تربیت شاگردان بزرگ در این عرصه را مشاهده می¬کنیم. این مقاله از نوع پژوهش¬های بنیادی است و پس از بررسی روایات و مراجعه به تفاسیر و منابع مرتبط به شیوة کتابخانه¬ای و تحلیل درون متنی، به بیان برخی از راهکارهای تفسیری امام صادق علیه السلام پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
(همان،12) این نوع نگرش، مخالف تعالیم امام صادق بوده و توصیههای آن حضرت در حجیت ظواهر قرآن (خویی، ص354) و استمداد از عقل در بهرهگیری از قرآن، ردی است بر تفکر صوفیانه.
پس بد راهی در پیش گرفتهاید و مردم را هم بدان میکشانید و این از روی نادانی به (مفاد) کتاب خدای عز و جل و روش پیامبر او6 است که کتاب منزل نیز آن را تصدیق میکند و (بسی ناشایست است) که شما با جهالت خود و عدم توجه به شگفتیهای قرآن و تفسیر آن از ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه و امر و نهی، آنها را رد میکنید.
تفسیر قرآن با سنت حدیث ابوبصیر از امام صادق7 (کلینی، ج 1، ص 286)؛ نشان میدهد که واجبات و مستحبات احکام به طور اجمال و در قالب قواعد کلی در قرآن تشریع شده است، اما بیان جزئیات احکام در ضمن سنت آمده است که پیامبر6 آنها را در طی دوران عمر شریفش بیان داشته است؛ از این رو سنت در کنار قرآن، تفسیر کننده مواضع اجمال و توضیح دهنده موارد ابهام آن خواهد بود.
(مفید، ج2، ص 179؛ حکیمی و دیگران، ج 5، ص262) نتیجهگیری امام صادق7 با تفسیر آیات قرآن و تربیت شاگردان بزرگی در عرصههای مختلف دینی از جمله تفسیر قرآن، پیوند ناگسستنی خود از قرآن را به طور عملی نشان داده است.