چکیده:
در دور جدید مذاکرات هستهای ایران با کشورهای گروه 1+5 در دولت روحانی، دیپلماتهای کشورمان «دیپلماسی رسانهای» را در کنار دیپلماسی سیاسی برای ادامه مذاکرات هستهای دنبال کردند و مرکز «دیپلماسی عمومی و رسانهای» وزارت خارجه همکاری خود با رسانهها بهعنوان «مجاری دیپلماتیک» را برای ادامه مذاکرات هستهای بیشتر کرد و روند مذاکرات هستهای ایران با غرب را تغییر داد. این نوع دیپلماسی باعث تغییر رویکرد جامعه بینالمللی در تعامل با دولت جدید جمهوری اسلامی ایران شد و دیدگاه جامعه بینالمللی را در خصوص مسئله پرونده هستهای ایران تغییر داد. موضوع این پژوهش بررسی نقش دیپلماسی رسانهای در تغییر رویکرد جامعه بینالمللی با جمهوری اسلامی ایران در زمان انجام مذاکرات هستهای در دولت روحانی است. پژوهش به روش ترکیبی (تحلیل کمّی و تحلیل کیفی) انجام شده و چارچوب نظری آن بر اساس نظریه همگرایی رسانهای شکل گرفته است. در پژوهش حاضر «جامعه مورد بررسی» از بین اعضای گروه مذاکرهکننده و کارشناسان وزارت امور خارجه، اصحاب رسانه، استادان دانشگاه، کارشناسان رسانه، نمایندگان مجلس و کارشناسان مسائل بینالمللی انتخاب شدهاند. یافتهها نشان میدهد که دیپلماسی رسانهای ایران بهعنوان بازیگر اصلی مدل همگرایی رسانهای توانسته است بر مخاطبین خود (افکار عمومی جهان) در قبال برنامه صلحآمیز هستهای ایران تاثیر بگذارد و روند مذاکرات هستهای ایران با کشورهای گروه 1+5 را تغییر دهد. پیشنهادات این تحقیق به تقویت دیپلماسی رسانهای در روابط بینالمللی کمک خواهد کرد.
خلاصه ماشینی:
موضوع این پژوهش بررسی نقش دیپلماسی رسانه ای در تغییر رویکرد جامعۀ بین المللی با جمهوری اسلامی ایران در زمان انجام مذاکرات هسته ای در دولت روحانی است .
This study aims to examine the role of media diplomacy in changing the international community's approach to the Islamic Republic of Iran while the Rouhani's administration was negotiating with the P5 + 1.
هدف اصـــلی این تحقیق ، بررســـی میزان قدرت دیپلماسی رسانه ای کشور در عرصۀ کنونی انقلاب اطلاعات و استفاده از آن به عنوان مجاری دیپلماتیک در تغییر رویکرد جامعۀ بین الملل در تعامل با ایران اســت ؛ درواقع این پژوهش به دنبال توصــیف دقیقی از تأثیر دیپلماسی رسانه ای بر نتایج مذاکرات هسته ای و تغییر گفتمان غرب در قبال جمهوری اسلامی است که از پی آن این دیدگاه مورد بررســـی قرار می گیرد که چگونه رســـانه ها به عنوان «بازی اخلاقی» با اولویت های سیاست خارجی نسبت پیدا می کنند و زمینه ای را فراهم می سازند که در آن ، رسانه ها از یک سو به نخبگان سیاسی داخل کمک می کنند تا توده های مردم را در عرصۀ توافق با سیاست های خارجی دولت نگه دارد و آنها را با اولویت های روابط خارجی کشور سازگار سازد و از سوی دیگر توانایی تغییر دیدگاه سیاستمداران ، تحلیلگران رسانه ای جهان و دولت های غربی را در تقابل های دوگانه و گفتمان آنها با جمهوریاسلامی تغییر دهد.