چکیده:
جنگ عادلانه از جمله مسائلی است که در اخلاقی جنگ مطرح میشود و در پی
محدود کردن دامنه جنگ و پیامدهای مخرب ناشی از آن است. جنگ عادلانه در حوزه اسلامی نیز
ذیل مباحث فقه و حقوق جنگ مورد توجّه قرار گرفته است. پژوهشگر با انتخاب سیره علوی» ضمن
التفات به جنگککهای لازم میبیند» شاخصهای جنگ عادلانه را استخراج نماید. این
پژوهش با مطالعه سیره نظامی علوی» در دو ساحت حق و عمل جنگ در سه پیکار جمل؛ » صفین و
نهروان صورت پذیرفته است. دستاورد این تحقیق را میتوان به دو بخش اصلی تقسیم کرد. بخش
ازل استخراج سوالات کید جنگ عادلا» در ظریات متارف وبخش دوم اسخگوی به آن از
منظر سیره نظامی امیرالموومنین(ع) است. درد بخش اول» سوالاتی مانند از سوی چه کسی؟ (رسمیت)»
چرا ایی؟ (علّت عادلانه» چه زمانی؟ (ضرورت)» با چه هدفی؟ (آرمان حقطلبانه) و چگونه؟ (رقتار
عادلانه) مطرح میشود. دریخش دوم پاعرضبه آن سترالات سیرد تظامی این ننیجنه حامسل
میشود که مرجع رسمی صدور فرمان جنگث» کسی جز خلیفه مشروع مسلمین نیست. علت جنگ
رامیتوان اخلال در امنیت و بروز شکاف اجتماعی ناشی از بیعتشکنی عنوان کرد. جنگ در سیره
بهندرت ضرورت مییابد و تساهل حضرت علی(ع) به است که تنها پس از
آنکه دشمنان به شمشیر دست میبردند» جنگ را بهعنوان آخرین گرینه ممکن برمی گریند. بهطور
کلی هدف از ج جنگ را میتوان مقابله با اتحرافها و کجرویهای جامعه دانست. در پاسخ به سوال
رفتار عادلانه نیز میتوان گفت» سیره حضرت در جنگها به گونهای است که هرگاه دشمن» شمشیر
بر زمین میگذاشت در امان بود و حرمت زنان» مجروحان و اسیران حفظ میشد.
خلاصه ماشینی:
٢ رالـز به این مسئله می پردازد که چه کسی حق صدور فرمان جنگ را دارد و چه زمانی مـی تـوان اقدام به جنگیدن کرد؟ وی معتقد است ، جامعه لیبرال به منظور صیانت و محافظـت از آزادی های اساسی شهروندان و نهادهای سیاسی ، مطابق قانون اساسی و دموکراتیک خود وارد جنگ می شود، ولی نمی توان شهروندان را ملزم کرد که برای کسـب قـدرت یـا حتـی بـرای کسـب ثروت اقتصادی و منابع طبیعی بجنگند.
آرمان حق طلبانه امیرالمؤمنین (ع ) از همان ابتدای خلافت خویش ، بـه دنبـال احیـای سـنت نبـوی و مقابلـه بـا انحرافات و کجروی ها و هدایت جامعه به راه راست بود و رسالت اصلی خود را اصلاح مـی دانست ،١ اما این کار نیازمند مبارزه با کسانی بود که از راه باطل رشد یافته اند.
هرچند جنگ نهروان ماهیتی متفاوت از دو جنگ پیشین دارد، اما جنـگ های سه گانه ، همگی کم وبیش به صورت مستقیم یا غیرمستقیم با اصلاحات حضـرت مـرتبط است و همان گونه که پیشتر آمد، جنگ بـه عنـوان آخـرین گزینـه برگزیـده شـد.
٢. جنگ صفین امیرالمؤمنین (ع ) که از همان ابتدای حکومت ، عزم عزل والیان نالایق را کرده بـود، بارهـا بـه معاویه تذکر داد که تداوم حکومت او در شام ، نامشروع است و با اعزام سفیرانی تلاش کرد بدون ریخته شدن خونی از مسلمانان ، مسئله را فیصله دهد، اما طرف مقابل ، جـز بـه جنـگ راضی نبود.