چکیده:
با توجه به وجود دیدگاههای متفاوت میان فقها درباره وجه تمایز «رشوه» با «هدیه»، برای جلوگیری از سردرگمی قانونگذار و قضات در امر خطیر قانونگذاری و قضاوت و پرهیز از ابتلا به رشوه و پیآمدهای ناخواسته آن، بررسی وجوه تمایز بین رشوه و هدیه در کنار پرداختن به برخی مصداقهای غامض رشوه مانند بیع محاباتی، بذل منافع و مدح قاضی ضروری است. بررسی اقوال فقها، دو نظریه متفاوت را در تمایز مفهوم رشوه و هدیه نمایان میسازد. نظریه نخست، غرض باذل را وجه ممیزه این دو مفهوم میداند، اما نظریه دوم، تفاوت این دو را جوهری می شمارد و تفاوت در غرض باذل را تابع اختلاف ماهوی رشوه و هدیه میپندارد. این تفاوت دیدگاه در وجه تمایز رشوه و هدیه منجر به تفاوت نظر در جریان یافتن یا عدم جریان قاعده اصالة الصحة برای کشف مصداق در بذلهای مشکوک میشود.
از نظر حکم تکلیفی نیز حرمت اخذ رشوه اجماعی است، اما فقها نسبت به رشوهدهنده، قائل به تفصیل شدهاند، چنانکه در مورد حکم هدیه نسبت به آخذ هم تفصیلاتی وجود دارد. در بیع محاباتی به عنوان یکی از مصادیق غامض، در صورتی که این بیع به اغراض معتبر در رشوه صورت گیرد، تخفیف قابل توجه حاصل از آن، از مصادیق رشوه خواهد بود. در حرمت بذل منافع در صورتی که به اغراض معتبر در رشوه حاصل شود، اختلافی در میان فقها مشاهده نشد، بر خلاف مدح قاضی که برخی، مدح را در صورتی که به اغراض معتبر در رشوه صورت گیرد، مصداق رشوه و حرام دانستهاند، اما محقق خویی، مدح قاضی را تنها در صورتی که مشمول عنوان اعانه بر ظلم شود، حرام میداند.
خلاصه ماشینی:
com چکیده با توجه به وجود دیدگاههای متفاوت میان فقها درباره وجه تمایز «رشوه» با «هدیه»، برای جلوگیری از سردرگمی قانونگذار و قضات در امر خطیر قانونگذاری و قضاوت و پرهیز از ابتلا به رشوه و پیآمدهای ناخواسته آن، بررسی وجوه تمایز بین رشوه و هدیه در کنار پرداختن به برخی مصداقهای غامض رشوه مانند بیع محاباتی، بذل منافع و مدح قاضی ضروری است.
(مسالک الأفهام 13: 421 و ریاض المسائل 15: 54) صاحب مفتاح الکرامه در تعریف اصطلاحی رشوه به کلمات اصحاب اشاره میکند و در ادامه با توجه به ریشه لغوی آن میفرماید: «هی عند الأصحاب ما یعطی للحکم حقا و باطلا، و أصل مأخذها یدل علی سبب أو تسبب لشیء برفق؛ رشوه نزد فقها عبارت از مالی است که برای حکم اعم از حق و باطل پرداخت میشود و ریشه این لغت بر سببیت و دستیابی به شیئی به نرمی و ملاطفت دلالت دارد».
(مسالک الأفهام 13: 421 و طباطبایی، ریاض المسائل 15: 54) آیت الله سبحانی از ملحقات عروة، کلامی را نقل میکند که نشان میدهد صاحب عروه غرض از هدیه را نزدیک شدن به آخذ یا تحصیل مودت او بدون داشتن انگیزه خاص میداند و اگر هم انگیزهای در میان باشد، این انگیزه همان دوست داشتن او به دلیل وجود صفت کمالی همچون علم و ورع در اوست.
(8: 152) با توجه به این بیان شیخ طوسی، ایشان حکم هدیه گرفتن را در صورتی که حاکم در موضع ولایت و اعمال حکومت باشد، در دو صورت بررسی کرده است به این ترتیب که اگر بین شخص باذل و شخص دیگری نزاعی وجود داشته باشد یا احساس کند شخص باذل آن را به دلیل حکومت و قضاوت تقدیم میکند، دریافت آن را از سوی قاضی حرام دانسته است.