چکیده:
به شهادت تاریخ و اسناد فراوان موجود، بیشک کهنترین ارتباط فرهنگی و ادبی جهان بین دو سرزمین ایران و هند است که قدمت آن به چندین هزار سال میرسد. پس از نفوذ و گسترش اسلام به علل گوناگون و دلایل مختلف، ارتباط سیاسی، فرهنگی، علمی، ادبی و هنری و نقل و انتقالهای قابل توجّه، زمینة نفوذ و گسترش زبان و ادبیّات فارسی در شبه قارّه افزایش یافت و سبب گردید حیات فرهنگی، زبانی و ادبی کشور پهناور هند و پاکستان دستخوش تغییر و تحوّل عمیق شود؛ چنانکه گاه قدرت فرهنگ و زبان و ادب فارسی در دورانی از تاریخ پرفراز و نشیب این کشور به اوج و اعتلای خود برسد و زبان فارسی، زبان اهل سیاست، دین، ادب و هنر و به طور کلّی مظاهر مختلف فرهنگی گردد و زمانی به دلایل سیاسی و مسائل دیگر، کمتر جلوه کرده و آثار پدید آمده، محدود و به گونهای کم رنگ تر شود. نویسندة این مقاله سعی دارد تا حدّ لزوم به سیر اجمالی تاریخ زبان و ادبیّات فارسی در برّ صغیر (هند و پاکستان) بپردازد و فهرستوار به جلوههای فرهنگی، زبانی و ادبی آن اشاره کند.
خلاصه ماشینی:
جانشـینان فرهنگ دوست قطب الدین ایبک این مهاجرت را با آغوش باز پذیرفتند و بازار فرهنـگ و ادب و زبان فارسی را که با از میان رفتن غزنویان و غوریان به سردی گراییده بود، بار دیگـر گـرم نگـه داشتند (سلیم مظهر، ١٣٧٧: ٨) زبان فارسی و گسترش آن حتـی در دورتـرین نقـاط شـبه قـاره توسط حاکمان دوستدار فرهنگ وزبان و ادب فارسی مورد توجه بود به طـوری کـه همزمـان بـا دورٔە شمس الدین التتمش ، ناصرالدین قباچه (حکومت ٦٠٧- ٦٢٥ ق ) حاکم سند که شهر اچ (بـر کرانۀ شرقی سند) را پایتخت خود قـرار داده بـود، شـاعران ، نویسـندگان ، مورخـان و اهـل علـم بسیاری چون : قاضی منهاج سراج ، محمد عوفی ، حسن نظامی نیشابوری ، فخـر مـدبر، بهاءالـدین اوشی ، تاج الدین ریزه ، شهاب الدین مهمره ، روحانی سـمرقندی ، عمیـد سـنامی ، شـمس دبیـر و امثال آنان را در دربار خود جمع کرده و از آنان حمایت میکرد.
چنان که در غزل معروف خود میگوید: بس آسان می نمود اول غم دریا به بوی سود غلط گفتم که هر موجش به صد گوهر نمی ارزد چو حافظ در قناعت کوش و از دنیای دون بگذر که یک جو منت دونان به صد من زر نمی ارزد زبان فارسی در کشمیر یکی دیگر از این مراکز، کشمیر بود کـه زبـان و ادب فارسـی در آنجـا نفـوذ کـرد و عـلاوه بـر مسلمانان بنا به گواهی تاریخ ، پاندیت (برهمن ) های کشمیر نیز زبان فارسی را پـذیرا و مبلـغ آن بودند.