چکیده:
پیوندهای فرهنگی- تاریخی ایران و گرجستان پیش از پادشاهی هخامنشیان آغازشده است .بخشی از آثار حماسی و اسطورهای ایرانی پیش از اسلام وارد فرهنگ گرجی شد. از قرن 12 میلادی نیز شماری از آثار ادبیات فارسی دری ازجمله شاهنامه و ویس و رامین به زبان گرجی برگردانده شد .هرچند جز ترجمه ویس و رامین و پارهای بخشهای شاهنامه چیزی به دوره حاضر نرسیده است. در فاصله قرنهای 15 تا 18 شماری از شاهکارهای ادب فارسی- عمدتا متون روایی و حماسی - به گرجی برگردانده شد. بعدها طی قرن بیستم برخی دیگر از آثار برجسته ادبی فارسی همچون آثار مولوی، سعدی، حافظ و خیام به گرجی ترجمه شد. آنچه حائز اهمیت است تاثیر شگرفی است که آثار ادبی فارسی در شکلگیری و ایجاد ادبیات گرجی داشتهاند .این تاثیرگذاری هم در فرم هم در محتوا در شاهکارهای ادب گرجی بهخصوص پلنگینهپوش شوتا روستاولی بهخوبی نمایان است. این مقاله در پی آن است تا ضمن تبیین پیشینه ادب فارسی در گرجستان ، سیر ترجمه آثار فارسی به زبان گرجی را بررسی کرده ، پس ازمعرفی برخی از مهم ترین ترجمهها تاثیر آنها را در ادبیات گرجی آشکار نماید.
خلاصه ماشینی:
(Gvakharia, 2001: 482) با همۀ این اوصاف، غیر از ترجمۀ منثور ویس و رامین و پارهای روایت های پراکندٔە شاهنامه هیچ یک از آثار ترجمه شده در قرون متقدم به دورٔە حاضر نرسـیده، غالبـا در کـوران حـوادث و آشوبها ازدست رفته اند؛ به تعبیر دیگر اطلاعات ما از این ترجمه ها به طریقی غیرمستقیم از آثار متقدم گرجی به دست آمده است ؛ بنابراین ترجمه های موجود عمـدتا همانهـایی هسـتند کـه در فاصلظ قرنهای ١٥ تا ١٨ میلادی صورت گرفته اند.
قابوسنامه نیز همچون پارهای دیگر از آثار ادب فارسی پیش از این نیز احتمالا در قـرن ١٢ به گرجی برگردانده شده بود؛ چراکه بعضی از منابع تاریخ گرجی به این کتاب اشاراتی داشته اند؛ برای مثال مورخ قرن سیزدهم و زندگینامه نویس ملکـه تامـار از آن بـه عنوان اثـری تربیتـی و اخلاقی یادکرده است .
بروز تفاوتهای آشکار فرهنگی – دینی در ترجمۀ متون حکمی - عرفانی فارسی به گرجی، دشواری و پیچیدگی برگرداندن غزل فارسی به شعر گرجی و احتمالا بیرغبتی مخاطبان گرجی به برخی از انواع ادبی فارسی و نیز قطع شدن ارتباطات فرهنگی باعث شد برخی از شاهکارهای شعر و نثر فارسی همچون: آثار حافظ ، مولوی، سعدی و حتی رباعیات خیام – که به جهانبینی گرجیان بسیار نزدیک است - صرفا در دهه های میانی قرن بیستم به زبان گرجی ترجمه شوند.
Kobidze, D ( 1971)” Kartuli sparsuli literaturuli urtiertobani (Georgian and Persian literary relation) 3 vol Tbilisi.