چکیده:
هر نوع خاصی از هستیشناسی مستلزم روششناسی ویژه است. هدف این مقاله بررسی دیدگاه لاوسون دربارة ماهیت واقعیت اقتصادی- اجتماعی، ماهیت معرفت به آن و مشخص کردن روشهایی است که برای ارزیابی جهان اقتصادی - اجتماعی مناسب هستند. مطابق تحلیل صورتگرفته در این مقاله، با اتکا بر رهیافت رئالیسم انتقادی لاوسون، ماهیت واقعیت اجتماعی به گونهای است که ابزار و روش ریاضی را برنمیتابد و بهجای روش قیاس و روش استقرا استفاده از پسکاوی برای تحلیلهای اقتصادی مناسب است. استدلال پسکاوانه عبارت است از حرکت از شناخت برخی پدیدههای موجود در هر سطح از واقعیت به سمت شناخت مکانیسمها در یک سطح عمیقتر از واقعیت. علم اقتصاد با استفاده از روش استنتاج پسکاوی، میتواند در تبیین واقعیات اجتماعی موفق باشد. روششناسی پسکاوانه، خود از هستیشناسی مبتنی بر رئالیسم انتقادی نشئت میگیرد که در مقابل روش قیاسی اقتصاد متعارف میتواند در تحلیل اقتصادی به کار گرفته شود. بر اساس یافتههای تحقیق از پسکاوی میتوان در تدوین نظریات اقتصاد اسلامی بهره برد.
Every certain type of ontology requires a special methodology. This paper seeks to study the Lawson's view on the nature of socioeconomic reality, the nature of knowing to it, and identifying the methods that are suitable for evaluating the socioeconomic world. According to the presented analysis, based on Lawson's critical realism approach, the nature of social reality is such that it rejects mathematical tools and methods, and instead of the analogy and the inductive method, it uses the retroductive for the suitable economic analysis. The retroductive argument is a motion from the recognition of some existing phenomena at each level of reality towards the recognition of mechanisms at a deeper level than reality. Economics can succeed in explaining social reality by using the retroductive deduction method. The retroductive methodology itself derives from ontology based on critical realism, which, can be used in economic analysis in contrast to the deductive method of the conventional economics. According to the findings, reproductive can be used to formulate the theories of Islamic economics.
خلاصه ماشینی:
هدف این مقاله بررسی دیدگاه لاوسون دربارة ماهیت واقعیت اقتصادی- اجتماعی، ماهیت معرفت به آن و مشخص کردن روشهایی است که برای ارزیابی جهان اقتصادی - اجتماعی مناسب هستند.
مطابق تحلیل صورتگرفته در این مقاله، با اتکا بر رهیافت رئالیسم انتقادی لاوسون، ماهیت واقعیت اجتماعی به گونهای است که ابزار و روش ریاضی را برنمیتابد و بهجای روش قیاس و روش استقرا استفاده از پسکاوی برای تحلیلهای اقتصادی مناسب است.
با توجه به اینکه اقتصاد یک علم اجتماعی است، نباید تنها با برساختههای قانون طبیعی تولید گردد (لاوسون، 1997، ص54) به نظر لاوسون (2006)، در حال حاضر همة روشها، پیشفرض یا پیششرط هستیشناسانه دارند که در آن شرایط، استفاده از آن روشها مناسب است.
در اواسط دهة 1990م موضوعات مهمی ذهن فیلسوفان علم را به خود مشغول کرده بود: اینکه فلسفه را به سمت تحلیل ماهیت مسائل و پدیدههای اجتماعی سوق بدهیم؛ اقتصاددانان بهعنوان دانشمندان اجتماعی، در بارة ماهیت جهان اجتماعی چگونه نظریهپردازی میکنند و آیا روششناسی اقتصاد، متناسب با موضوع آن است یا نه.
اگر زندگی اجتماعی همواره ذرهوار بود و اگر برای هر نوع رخدادی میتوانستیم بهطور مؤثر مجموعة ثابتی از علتها را مجزا سازیم، در آن صورت احتمالا زمینه برای تأکیدی که اقتصاددانان جریان اصلی بر روشهای قیاسگرای مورد استفادة خود دارند، فراهم میشد؛ ولیکن بهترین تحلیل هستیشناسانة ما پیشنهاد میکند که بستارها حالتهای خاصی از هستیشناسی اجتماعی هستند؛ درحالیکه تجربة پسینی ما حاکی از آن است که این حالت خاص بهندرت رخ میدهد (لاوسون، 1388، ص 156-157).
), Edward, 2009, Ontology and Economics: Tony Lawson and His Critics; Routledge, London and New York.