چکیده:
ایمان به عنوان یک ملکه نفسانی، در اندیشه شیعی و کاتولیک از این قابلیت برخوردار است که تقویت شود و درجاتی از رشد کیفی را طی کند. فضایل، با توجه به مولفه های درونی خود، در شبکه ای هماهنگ و یکپارچه با ایمان ارتباط دارند و در نتیجه، سهم مهمی در کمال و تعالی ایمان خواهند داشت. در این مقاله، با تکیه بر آرای دو اندیشمند تاثیرگذار در اندیشه اخلاقی شیعه و کاتولیک، یعنی علامه طباطبایی و توماس آکویناس، و با شیوه توصیفی تحلیلی دو مطلب را بررسی خواهیم کرد؛ نخست اینکه وجود درجات در ایمان بر پایه چه امری توجیه پذیر است، و دوم اینکه کدام فضایل در این میان برجسته تر هستند و در رشد ایمانی نقش دارند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که بنا به هر دو دیدگاه، ایمان با توجه به ماهیت و مولفه های درونی خود، شدت و ضعف می پذیرد. همچنین، در رابطه با فضایل موثر در رشد ایمانی، علامه طباطبایی تقوا ، سکینه و یقین را مورد اشاره قرار می دهد و آکویناس از فضایل نیک خواهی، دین و یقین سخن به میان می آورد.
خلاصه ماشینی:
بنابراین، علامه طباطبایی سکینه را عبارت از یک حالت قلبی و سکون نفسانی، و همچنین ملازم با افزایش ایمان میداند (همان، ج9، ص227): کلمه سکینه از مادة سکون است که خلاف حرکت است، و این کلمه در مورد سکون و آرامش قلب استعمال میشود و معنایش قرار گرفتن دل و نداشتن اضطراب باطنی در تصمیم و اراده است؛ همچنانکه حال انسان حکیم این چنین است که هر کاری میکند با عزم میکند (طباطبایی، 1374، ج2، ص438).
بنابراین، نظر به اینکه ایمان در اندیشة آکویناس، یکی از سه فضیلت کلیدی الهیاتی است، جهت بررسی تأثیر سایر فضایل بر ایمان، ابتدا باید این مسئله را بهصورت مبنایی مورد بررسی قرار دهیم که آیا اساسا فضایل انسانی میتوانند بر فضایل الهیاتی تأثیر بگذارند؟ به دیگر سخن، فضایل الهیاتی داستان متفاوتی دارند؛ آنها اکتسابی نیستند؛ یعنی فراطبیعی و بالاتر از طبیعت انسانی هستند و نمیتوان با رفتارهایی مشخص، آنها را به دست آورد یا تقویت کرد؛ بلکه در مقابل، آنها هدیه و موهبت خداوند به کسانی هستند که به زندگی ابدی فراخوانده شدهاند (دیویس و دیگران، 2012، ص288).
سؤالی که در اینجا پیش میآید، این است که فضایل موهبی از طریق فیض مؤثر واقع میشوند و این بهمعنای سلب اراده و نقش انسان در رشد و تقویت ایمان است و آکویناس نمیتواند این را انکار کند؛ زیرا حتی اگر فیض در نتیجة آمادگی و ظرفیت پیشینی باشد که انسان کسب میکند، انسان تنها بهاندازهای میتواند خود را برای فیض مهیا کند و در نتیجه از آن بهرهمند شود، که ارادة آزاد او توسط خداوند برای این کار آماده شود (آکویناس، 1952، ج20، ص359).