چکیده:
نوشتار حاضر بر آن است تا به روش تطبیقی جنبه های تاثیر و تاثر درخت معرفت و درخت هستی مطرح در آثار صوفیه را با سفیروت قبالایی روشن سازد و وجوه تمایز و اشتراک نماد درخت در این دو مکتب عرفانی را باز نماید. هدف از پژوهش، تبیین سیر تحول و تکامل نماد درخت از رمز دینی به رمز عرفانی و سهم هر کدام از دو مکتب تصوف و قبالا در این تکامل است. در این مقاله با استناد به وجوه تشابه ساختاری و تحلیل جزئیات آن و نیز استناد به نظر تام بلاک، پژوهشگر قبالایی، روشن می شود که ساختار نماد درخت به شکل تکامل یافته و عرفانی آن، میراث تصوف اسلامی است و موسی دی لئون در کتاب زوهر، آن را از مقامات القلوب شیخ ابوالحسن نوری و شجره الکون ابن عربی اقتباس کرده است؛ هرچند در این میان تاثیرپذیری توامان قبالا و تصوف را از شکل ابتدائی و دینی این نماد در تورات و منابع اسلامی نمی توان نادیده انگاشت. قلب در نماد درخت عرفانی تصوف و قبالا نقش محوری دارد. سالک به واسطه قلب با عوالم دیگر ارتباط برقرار می کند و از عالم صغیر به عالم علوی راه می یابد.
خلاصه ماشینی:
در این مقاله با استناد به وجوه تشابه ساختاری و تحلیل جزئیات آن و نیز استناد به نظر تام بلاک، پژوهشگر قبالایی، روشن میشود که ساختار نماد درخت بهشکل تکاملیافته و عرفانی آن، میراث تصوف اسلامی است و موسی دیلئون در کتاب زوهر، آن را از مقاماتالقلوب شیخ ابوالحسن نوری و شجرةالکون ابنعربی اقتباس کرده است؛ هرچند در این میان تأثیرپذیری توأمان قبالا و تصوف را از شکل ابتدائی و دینی این نماد در تورات و منابع اسلامی نمیتوان نادیده انگاشت.
نوشتار حاضر ضمن بررسی تطبیقی نماد درخت عرفانی در تصوف و قبالا (Kabbalah) بر آن است تا با استناد به شواهد متقن و منابع دستاول، جنبههای تأثیر و تأثر درخت معرفت و درخت هستی مطرح در آثار صوفیه را با سفیروت (درخت زندگی) (Sefiroth) قبالایی تبیین کند و وجوه تمایز و اشتراک نماد درخت در این دو مکتب عرفانی را نشان دهد.
با استناد به این تشابه ساختاری و تحلیل جزئیات آن، روشن شد که ساختار نماد درخت بهشکل تکاملیافته و عرفانی آن، در تصوف اسلامی سبقت دارد و موسی دیلئون در کتاب زوهر به کارکرد نمادین درخت در مقاماتالقلوب ابوالحسن نوری و شجرةالکون ابنعربی نظر داشته است.
2. با این توصیف، درمییابیم که دیدگاه تام بلاک مبنی براینکه سفیروت زوهر تقلید محض از درخت معرفت نوری و درخت هستی ابنعربی است، اغراقآمیز است؛ زیرا بیتردید، دیلئون بهعنوان یک یهودی آشنا با تورات، با شکل اولیۀ درخت دانایی و درخت حیات باغ عدن ـ که در تورات به آن اشاره شده ـ آشنا بوده است؛ هرچند در ترسیم شکل عرفانی و کمالیافتة آن، احتمالا از صوفیة اسلامی الهام گرفته باشد.