چکیده:
مصطفی وهبی التّل ملقب به «عرار» (1949 – 1899م) از بزرگترین شعرای اردن است. او را پدر شعر معاصر اردن میدانند. عرار با مطالعه ترجمة منظومی که از رباعیات خیام به دستش رسید، مجذوب و شیفتة خیام و سرودههای او شد و اشعاری خیام گونه به رشتة نظم درآورد. به جرات میتوان گفت فهم مضامین شعری عرار بدون در نظر گرفتن فلسفة خیام و درک رباعیات و اشعار وی امری بس دشوار است. این مقاله کوشیده است تا با نگاهی فنی به خمریات عرار، آنها را از حیث تصاویر خیال مورد واکاوی قرار دهد تا مشخص شود شاعر چه اندازه از نظر خلق تصاویر تازه به خود متّکی بوده است. تشبیه، استعاره، اغراق و تشخیص مهمترین ابزارهای ساخت تصاویر خیال هستند که در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفتهاند. نتایج تحقیق نشان میدهد که در موضوع مورد مطالعه هیچ نشانی از تاثیر پذیری عرار از تصاویر خیال خیام یافت نیست و آنچه خوانندگان شعر او را به اندیشه تاثیرپذیری او در این حیطه سوق داده، بازتاب برخی اندیشههای فلسفی خیام در اشعار اوست.
خلاصه ماشینی:
(ذکاوتی،١٣٧٧ : ١٢٨) عرار در مقابله با این گروه تا جایی پیش میرود که حتی وجود بهشت و دوزخ را نیز انکار میکند: یقـــول عبـــود جنـــات النعـــیم علـــی أبوابهــــا حــــارس یــــدعون رضــــوانا مـن مـاء راحـوب لـم یشـرب ولـیس لـه ربــــع بجلعــــاد أو حــــی بشــــیحانا إن کــان یــا شــیخ هــذا شــأن جنــتکم فابعـــد بهـــا إنهـــا لیســـت بمرمانـــا وقـــل معـــی بلســـان غیـــر ذی عـــوج لا کنــت یـــا جنـــۀ الفـــردوس مأوانـــا (التل ، ١٩٩٨ : ٣٧٣) (ترجمه : عبود میگوید باغ های پر نعمت بر در آن نگهبانی است که آن را رضوان مینامنـد/ از آبی بهشتی که از آن نوشیده نشده اسـت و در آن جـایی بـرای روسـتای (جلعـاد) و منطقـه ( شیحان ) نیست / ای شیخ اگر این ویژگی بهشت شما باشد، پس آن را از ما دور بدار زیرا ما آن را خواستار نیستیم / و با من به زبانی استوار بگو ای بهشت جاودان مکان ما نباش ).
نمونۀ آن در رباعیات : نتــوان دل شــاد را بــه غــم فرســودن وقت خوش خود بسـنگ محنـت سـودن کس غیب چه داند که چـه خواهـد بـودن مـی بایـد و معشـوق و بـه کـام آســودن (خیام ،١٣٧٣ : ٨٠) اما نکتۀ قابل تأمل در این نوع از استفهام های عرار این است که بیشتر آنها پرسش هـایی در مورد گذر عمر آدمی و باده نوشی هستند؛ دو موضـوعی کـه ارکـان اصـلی رباعیـات را تشـکیل میدهند.