خلاصه ماشینی:
"و از سوی دیگر، معاویه که از دیرباز در شام پایهی زمامداری خود را استوار ساخته بود و با آن که عثمان را در روزهای سخت تنها گذاشت و کمکی برای او نفرستاد، همین که به قتل رسید او را خلیفهی مظلوم خواند که باید به خونخواهی وی برخاست؛ و چون تقوای امام علی علیه السلام به حدی بود که نمیتوانست وی را مسوءول قتل عثمان بداند و نیز نمیتوانست بیعت مهاجر و انصار را با او نادیده بگیرد بدو نامه نوشت که کشندگان عثمان نزد تو به سر میبرند، آنان را نزد من بفرست تا قصاص کنم، آنگاه من در فرمان تو هستم.
عایشه، زن پیغمبر، که خود از مخالفان سرسخت عثمان بود، چون شنید مردم با علی به خلافت بیعت کردهاند ناخشنودی نشان داد و عثمان را مظلوم خواند وی به همدستی طلحه و زبیر و چندین تن دیگر از امویان که از عدالت علی علیه السلام آزرده شده بودند جنگی را به راه انداختند که هر چند به سود خلیفه و امام مسلمانان تمام شد اما نخستین جنگی بود که درحوزهی مسلمانی رخ داده بود.
(23) به نظر میرسد، مباحث جدی و سیاسی کلامی جبر و تفویض در دورهی به قدرت رسیدن خاندان بنی امیه و روی کار آمدن معاویه پسر ابوسفیان مطرح گشت و از سوی نظریه پردازان و توجیه گران دربارهای اموی به آن دامن زده میشد؛ ولی نقطهی آغازین طرح آن، به ماجرای حکمیت برمیگردد به این جهت که در جریان مباحثاتی، عمرو عاص از ابوموسی میپرسد: چرا خدا پیمودن راهی را برای من مهیا میکند و قدرت را از من سلب میکند، سپس مرا شکنجه میدهد؟ ابوموسی در پاسخ گفت: خداوند _______________________________ 20."