چکیده:
ﺟﺎﻣﻌﯿﺖ، رﻣﺰ ﺟﺎوداﻧﮕﯽ و ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺑﻮدن ﻗﺮآن ﮐﺮﯾﻢ اﺳﺖ ﮐﻪ در ﻓﻬﻢ و اﻧﻄﺒﺎق آﯾـﺎت ﺑـﺮ ﻣﻮﺿـﻮﻋﺎت ﻫـﺮ ﻋﺼـﺮ از ﺟﻤﻠـﻪ دوره ﻣﻌﺎﺻﺮ، ﺗﺄﺛﯿﺮ ﻋﻤﯿﻘﯽ دارد. ﺑﺎ وﺟﻮد آنﮐﻪ در ﺑﺴﯿﺎری از آﯾﺎت وﺣﯽ ﺑﻪ اﺻـﻞ ﺟﺎﻣﻌﯿـﺖ ﺗﺼـﺮﯾﺢ ﺷـﺪه اﺳـﺖ، آﯾـﺎت ﻣﺬﮐﻮر ﻣﻮرد اﺳﺘﻨﺎد ﻧﺎدرﺳﺖ ﺑﺮﺧﯽ ﺟﺮﯾﺎنﻫﺎی ﺗﻔﺴﯿﺮی ﻣﻌﺎﺻﺮ اﻫﻞﺳﻨّ ﺖ از ﺟﻤﻠﻪ«ﻓﺮﻗﻪ قرآنیون» ﻗـﺮار ﮔﺮﻓﺘـﻪ اﺳـﺖ؛ ﻓﺮﻗﻪ ﻣﺬﮐﻮر، ﺿﻤﻦ ﺑﺮﺧﻮرد ﮔﺰﯾﻨﺸﯽ ﺑﺎ آﯾﺎت وﺣﯽ، ﻗﺎﺋﻞ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻗﺮآن در ﺑﺮدارﻧﺪه ﺷﺮح و ﺗﻔﺼﯿﻞ ﻫﻤﻪ ﻧﯿﺎزﻫﺎی دﯾﻨـﯽ اﺳﺖ و اﻃﺎﻋﺖ از ﺳﻨّ ﺖ واﺟﺐ ﻧﯿﺴﺖ. ﻗﺮآﻧﯿﻮن در اﺛﺒﺎت ادﻋﺎی ﺧﻮﯾﺶ دﻻﯾﻞ ﻣﺘﻌﺪدی را ذﮐﺮ ﻧﻤﻮدهاﻧﺪ، ﻣﻮاردی ﭼـﻮن اﻧﺤﺼﺎر وﺣﯽ اﻟﻬﯽ در ﻗﺮآن، ﺗﻌﻠﻖ اراده اﻟﻬﯽ ﺑﺮ ﺣﻔﺎﻇﺖ اﻧﺤﺼﺎری ﻗـﺮآن، اﻧﺤﺼـﺎر ﻗﺪاﺳـﺖ اﻟﻔـﺎظ و ﻣﻌـﺎﻧﯽ در ﻗـﺮآن، اﻧﺤﺼﺎر ﺗﺸﺮﯾﻊ در ﻗﺮآن، ﻧﻔﯽ وﺟﻮد اﺑﻬﺎم در آﻣﻮزهﻫﺎی دﯾﻨﯽ ﺑﻪ دﻟﯿﻞ روا ﺑﻮدن ﺗﺪﺑّﺮ در ﻗﺮآن و ﻗﺎﺑﻞ اﺣﺮاز ﻧﺒـﻮدن ﺳـﻨّ ﺖ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ صلی الله علیه و آله از ﺟﻤﻠـﻪ اﯾـﻦ دﻻﯾـﻞ اﺳـﺖ. اﯾـﻦ ﺟﺴـﺘﺎر ﺑـﺎ روش ﺗﻮﺻـﯿﻔﯽ - ﺗﺤﻠﯿﻠـﯽ و ﻧﯿـﺰ ﺑﻬـﺮهﮔﯿـﺮی از ﻣﻨـﺎﺑﻊ ﻣﮑﺘـﻮب ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪای، ﺑﻪ اﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ رﻫﻨﻤﻮن ﺷﺪه اﺳﺖ ﮐﻪ آﯾﺎت ﻣﻮرد اﺳﺘﻨﺎد ﻗﺮآﻧﯿﻮن، ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﺪﻋﺎی اﯾﺸﺎن ﯾﻌﻨﯽ اﻣﮑـﺎن ﻧﯿـﻞ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ اﺣﮑﺎم و ﻣﻌﺎرف دﯾﻦ در ﭘﺮﺗﻮ ﻗﺮآن و ﺑﯽﻧﯿﺎزی از ﺳﻨّ ﺖ، دﻻﻟﺖ روﺷﻨﯽ ﻧﺪارﻧﺪ. در ﻣﻘﺎﺑﻞ، ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﻪ آﯾﺎﺗﯽ اﺷﺎره ﮐﺮد ﮐﻪ ﺑﺎ اﺳﺘﻨﺎد ﺑﻪ آﻧﻬﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪه ﻣﯽﺷﻮد ﮐﻪ ﺑﺨﺸﯽ از آﻧﭽﻪ ﺧﺪاوﻧﺪ در ﻗﺎﻟﺐ دﯾﻦ ﺑﺮای اﻧﺴﺎن ﺧﻮاﺳﺘﻪ اﺳﺖ، ﺑـﺎ رﺟـﻮ ﺑﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ صلی الله علیه و آله ﺑﻪ دﺳﺖ ﻣﯽ آﯾﺪ وش ﻟﺬا ﺗﺒﯿﯿﻦ ﻣﺴﺎﺋﻞ دﯾﻨﯽ، ﺑﺪون ﺳﻨّﺖ اﻣﮑﺎنﭘﺬﯾﺮ ﻧﯿﺴﺖ.
خلاصه ماشینی:
این در حالی است که آیات مورد استناد قرآنیون نسبت به مدعای یاد شده، دلالت روشنی ندارند و در مقابل میتوان از آیاتی یاد کرد که دلالت دارند بر اینکه بخشی از آنچه خداوند در قالب دین برای انسان خواسته است، با رجوع به پیامبر۹ به دست میآید و تبیین همه مسائل دینی بدون کمک گرفتن از سنت امکانپذیر نیست.
صرفنظر از دیدگاه شیعه درباره آیه اکمال (مائده، 3)، استدلال به این آیه نیز مخدوش است؛ زیرا در این مغالطه، کمال با نیاز به سنت و تبیین آموزههای قرآن توسط پیامبر۹ در تقابل قرار گرفته است و به طریق قیاس استثنایی از جامعیت و کامل بودن قرآن، بینیازی از سنت و تفسیر نتیجه گرفته شده است، این در حالی است که کمال به معنای بینیازی از تفسیر نیست و تفسیر به معنای توضیح و نه تکمیل آمده است (ر.
عمرو الشاعر در کتاب القرآنیون مصلحون أم هادمون با اشاره به دیدگاه قرآنیون مبنی بر نبود نص الهی برای صیانت از سنت در برابر آسیبهایی چون جعل و وضع و نقل به معنا میگوید: خداوند متعال فرموده است: (إنا نحن نزلنا ٱلذکر و إنا له لحافظون) (حجر، 9)، اما آیا این به معنای آن است که خداوند متعال تنها متکفل حفظ قرآن گردیده است؟ روشن است که خیر، زیرا لازمه حفظ قرآن آن است که اموری دیگر نیز با آن حفظ شود، در غیر این صورت اگرچه موجود باشد، مفقود خواهد شد.