چکیده:
تقابل عقل و عشق (فراعقل)، به عنوان یکی از مهمترین مسائل مورد بحث در تاریخ ادب عرفانی، نه تنها در اشعار شعرای عارف بلکه در برخی از آثار ارزشمند غنایی ادب فارسی نیز نمود و جلوه بارزی یافته و به صور گوناگون در قالب داستانها، تمثیلات و حکایات مختلف بیان گردیده است. منظومه «هفت پیکر» که چهارمین منظومه از دفتر رنگارنگ پنج گنج نظامی و یکی از شاهکارهای ادب فارسی است، از آثاری است که میتوان نگرشهای عرفانی متنوعی را در آن جست؛ بهویژه که هر کدام از حکایتهای هفتگانه آن متضمن نکته و رمزی عرفانی است. در این میان، حکایت روز دوشنبه در گنبد سبز که توسط دختر پادشاه خوارزم نقل میشود، حاوی مناظره و گفتوگوی دو شخصیت محوری داستان است که میتواند با توجه به برخی نمادها و نشانههای عرفانی و نیز حالت نمادگونه خود شخصیتها، با مناظره و گفتوگوی عقل و عشق (فراعقل) از منظر عرفان سنجیده شود.
خلاصه ماشینی:
تلفن: 09144162045 گفتوگوی عقل و عشق در نگرشی عرفانی به حکایتی از «هفت پیکر» نظامی چکیده تقابل عقل و عشق (فراعقل)، به عنوان یکی از مهمترین مسائل مورد بحث در تاریخ ادب عرفانی، نه تنها در اشعار شعرای عارف بلکه در برخی از آثار ارزشمند غنایی ادب فارسی نیز نمود و جلوة بارزی یافته و به صور گوناگون در قالب داستانها، تمثیلات و حکایات مختلف بیان گردیده است.
در این میان، حکایت روز دوشنبه در گنبد سبز که توسط دختر پادشاه خوارزم نقل میشود، حاوی مناظره و گفتوگوی دو شخصیت محوری داستان است که میتواند با توجه به برخی نمادها و نشانههای عرفانی و نیز حالت نمادگونۀ خود شخصیتها، با مناظره و گفتوگوی عقل و عشق (فراعقل) از منظر عرفان سنجیده شود.
ک. حسنلی و صدیقی، 1386: ص22-26)، به نظر میرسد حکایت سوم یا حکایت روز دوشنبة «هفت پیکر» از حوزة تحقیقات و پژوهشهای قابل تأمل و در خور توجه در زمینۀ عرفان به دور مانده، چندان به آن پرداخته نشده است؛ حال آنکه یکی از مهمترین مباحث عرفان که به رابطه و مناظرة عقل و عشق در کمالجویی و سفر عرفانی سالکان و عاشقان میپردازد، در این حکایت به طور روشن و آشکار قابل تحلیل و بررسی است.