چکیده:
هدف این تحقیق پاسخ به این سؤال است که نویسندهی ادبیات داستانی معاصر ایران در تصویرسازی از تحولات فضای اجتماعی شهری، چگونه به تعاریف عناصر و شخصیتها پرداخته است؟ به بیان دیگر، با در نظر گرفتن تعاریف مفاهیم معین و حساس در روش پژوهش طبیعتگرایانهی هربرت بلومر، آیا فضاهای اجتماعی منعکس شده در ادبیات داستانی ایران معاصر از یک فرآیند دیالکتیکی بین عناصر حقیقی جامعهی توصیف شده در داستان و ذهن نویسنده است یا از تعاریف منجمد و ثابت موجود در گفتمانهای سیاسی و اجتماعی حاکم بر فضای عمومی و روشنفکری جامعه برگرفته است؟ جامعهی آماری مورد مطالعه مجموعه داستانهای کوتاه و رمانهای نوشته شده در دورهی معاصر ادبیات ایران است. منظور از دورهی معاصر از مقدمات بروز انقلاب مشروطه تا انقلاب بهمن 1357 است. نمونهی آماری شامل 2 نویسنده و 5 اثر داستانی است که بر اساس نظر 27 متخصص و با استفاده از روش دلفی انتخاب شدهاند. مبنای روشی این پژوهش «عینگرایی دیالکتیکی» است. بر این مبنا و با استفاده از نظریات جرج زیمل، هنری لوفور و لوسین گلدمن و بسط همزمان آنها، به چارچوب تحلیلی دیالکتیکی منطبق با نوع پنجم دیالکتیک مورد تعریف ژورژ گورویچ با عنوان «دیالکتیک چشماندازها یا تقابل مناظر» میرسیم که بر اساس آن میتوان با بررسی هر جزء از سیستم اجتماعی به رابطههای متقابل آن عنصر یا جزء با عناصر یا اجزاء دیگر رسید. با استفاده از این چارچوب تحلیلی، امکان قرار دادن دادههای حاصل از پژوهشها و همچنین اطلاعات ارتباطی عناصر در کنار هم و ایجاد یک نظام یا سیستم اطلاعات اجتماعی را فراهم نمود و از طریق این سیستم به تحلیل کلی جامعه/متن دست یافت. آنچه میتوان به عنوان نتیجهی کلی تحقیق و در جواب سؤال اصلی تحقیق ارائه نمود آن است که هیچکدام از نویسندگان منتخب را نمیتوان به طور مطلق دیالکتیکگرا یا برعکس نامید زیرا هر کدام از آثار آنان با توجه به موقعیت اجتماعی و زمان نگارش اثر و شرایط اجتماعی و فردی نویسنده و همچنین نوع و حجم داستان، میتواند دارای خط سیر ساختاری متفاوتی باشد.
خلاصه ماشینی:
بازنمایی فضای اجتماعی شهری در ادبیات داستانی ایران معاصر چکیده : هدف این تحقیق پاسخ به این سؤال است که نویسنده ی ادبیـات داسـتانی معاصـر ایـران در تصویرسازی از تحولات فضای اجتماعی شـهری، چگونـه بـه تعـاریف عناصـر و شخصـیت هـا پرداخته است ؟ به بیان دیگر، با در نظر گرفتن تعاریف مفاهیم معین و حساس در روش پژوهش طبیعت گرایانه ی هربرت بلومر، آیا فضاهای اجتماعی مـنعکس شـده در ادبیـات داسـتانی ایـران معاصر از یک فرآیند دیالکتیکی بین عناصر حقیقی جامعه ی توصـیف شـده در داسـتان و ذهـن نویسنده است یا از تعاریف منجمد و ثابت موجود در گفتمان های سیاسی و اجتماعی حـاکم بـر فضای عمومی و روشنفکری جامعه برگرفتـه اسـت ؟ جامعـه ی آمـاری مـورد مطالعـه مجموعـه داستان های کوتاه و رمان های نوشته شده در دوره ی معاصر ادبیات ایران است .
هدف این تحقیق پاسخ به این سؤال است که نویسنده ی ادبیات داستانی معاصر ایران در تصویرسازی از تحـولات فضـای اجتمـاعی شـهری، چگونـه بـه تعـاریف عناصـر و شخصیت ها پرداخته است ؟ به بیان دیگـر، بـا در نظـر گـرفتن تعـاریف مفـاهیم معـین و حساس در روش پژوهش طبیعت گرایانه هربرت بلومر، آیا فضـاهای اجتمـاعی مـنعکس شده در ادبیات داستانی ایران معاصر، از یک فرآیند دیالکتیکی بین عناصر حقیقی جامعـه توصیف شده در داستان و ذهن نویسنده است یا از تعاریف منجمـد و ثابـت موجـود در گفتمان های سیاسی و اجتماعی حاکم بر فضای عمومی و روشن فکـری جامعـه برگرفتـه است ؟ شهر و فضای اجتماعی شهری فضای شهری ساختاری سازمان یافته ، آراسته و واجد نظم به صورت کالبدی برای فعالیت های انسانی است (توسلی، ١٣٨٦: ١٨).