چکیده:
مسئلۀ اصلی نوشتار حاضر تبیین نقش تأویل در اندیشۀ کلامی فیض کاشانی است. بدین ترتیب که نگارنده در تلاش است که مبتنی بر آثار این متکلم شیعی، به استخراج دیدگاه او در چگونگی ارتباط کلام و تأویل بپردازد. این متکلم عارف، تأویلپژوهی را رهیافتی در جهت فهم دین میداند؛ بهطوریکه غفلت از آن متکلم را در مسیر انجام رسالتهای کلامی خویش به مخاطره میاندازد. میتوان گفت سهمی که تأویل در فهم و تبیین و نیز تنظیم عقاید دینی دارد، به عنوان دو کارکرد اساسی تأویل در کلامپژوهی فیض است. در نظر او متکلم با غفلت از بحث تأویل، همچون کسی است که دین را در تاریکی میشناسد. تمثیل او به داستان مولوی در باب فیل و خانۀ تاریک، در فهم این مسئله نقش کلیدی دارد. سومین کارکرد تأویل از رهگذر مباحث انسانشناسی تشریح میشود. انسان به عنوان فاعل تأویل و تنها موجودی که تاویلگر است، خود نیز از ساختاری تشکیکی برخوردار است. نقش تأویل نفس در غایت علم کلام از ثمرات پیوندی است که بین کلام و تأویل برقرار میشود. سیر تأویل نفس آدمی سیری زیباییشناسیک و هنرمندانه است.
خلاصه ماشینی:
مي توان گفت سهمي که تأويل در فهم و تبيين و نيز تنظيم عقايد ديني دارد، به عنوان دو کارکرد اساسي تأويل در کلام پژوهي فيض است .
com١٣٣٩ :Email مقدمه بر کسي پوشيده نيست که علم کلام ـ به خصوص از قرن سوم به بعد ـ تنها متکفل دفاع از دين نبوده است ، بلکه به فهم و تبيين عقايد ديني نيز توجه ويژه دارد.
بدين ترتيب بايد گفت از نظر فيض ، يک متکلم آنگاه مي تواند از عهدٔە وظايف کلامي خويش به درستي برآيد که به فهم تأويل و لب دين رسيده باشد.
فيض نيز که خود حکيم ، عارف و در عين حال محدثي تواناست ، در اين مباحث به ديدٔە دقت نگريسته است و از همين جهت است که در علم کلام او انسان شناسي از جايگاه ويژه اي برخوردار است .
ـ تأويل ؛ ويژگي ذاتي انسان چنانکه گذشت ، انسان تنها موجودي است که قدرت تأويل دارد و بر اساس تناظر مذکور آدمي به ميزان نفوذ به باطن و درون خويش و فهم تأويل نفس خود مي تواند به تأويل جهان و قرآن نيز راه يابد.
اکنون با توجه به اين تناظر بايد گفت شايد انحصار تأويل به آدمي نيز از آن رو باشد که تنها انسان است که به لحاظ موقعيت هستي شناسانۀ ويژه اي که دارد، امکان اين فراروي و عبور براي او وجود دارد.
اکنون مي توان چنين گفت : نزد فيض رسالت علم کلام اين است که عقايدي تبيين ، تنظيم و ارائه گردد که انسان بتواند با اخذ و فهم و تبعيت از آن در مسير ظهور خلافت الهي که در وجودش به وديعت گذارده شده است ، توفيق يابد.