خلاصه ماشینی:
"اما قومیبودن آن به این معناست که این کلیسا فقط به ارامنه اختصاص دارد و هیچکسی نمیتواند به واسطه کلیسای ارمنی به دین مسیحیت بگرود، زیرا ما فقط اتباع ارمنی را تعمید میدهیم، زیرا ما برآنیم که این کلیسا در سرزمین ارمنستان بنیان گذاشته شده است و در همین سرزمین با همه خصوصیاتش رشد کرده است.
موضع دینی ارامنه نسبت به دیگر مذاهب و ادیان چیست؟ من به یاد میآورم که از سیدمحمدحسین فضلالله پرسیدند که نظر شما در مورد ازدواج پیروان یک دین با پیروان دیگر ادیان چیست؟ ایشان پاسخ داد من از این پرسش تعجب میکنم؛ زیرا هرجامعه و دینی برای خود حریمی دارد.
متأسفانه هنوز برخی از برادران کاتولیک ما هستند که میگویند کلیسای ارمنی در قرن چهارم شکل گرفته است، یعنی تأسیس این کلیسا را در قرن نخست میلادی و به دست حواریون منکر میشوند.
در حال حاضر و پس از استقلال ارمنستان، حکومت به شیوههای غیرمستقیم و گاهی نیز به صورت مستقیم در پی اعمال نفوذ و تحکیم سلطه خود بر کلیسا برمیآید (به ویژه در روند انتخاب اسقف اعظم)؛ مثلا هنگام انتخاب کاتولیکوس گارگین دوم در 1999، روبرت کوچاریان و مرحوم سرکیسیان این شخص را تعیین کردند.
روبرت کوچاریان اعلام کرد که در طول تاریخ همواره حاکمان بیگانه این انتخاب را صورت میدادهاند؛ چطور یک حکومت ارمنی نتواند به چنین انتخابی دست بزند؟ این بدان معناست که حکومت در این فرآیند اثرگذار است، ولی مخالفت شدیدی نیز در ارمنستان و در خارج از آن نسبت به دخالت دولت در امور کلیسا ابراز میشود."