چکیده:
عمل نیابتی نایبی که خود معذور است، دارای فروض و تفاصیل مختلفی است؛ از جمله این اینکه: عذر یا طاری است یا غیر طاری. علاوه بر آن، عذر، قابل تقسیم است به عذری که موجب نقص در عمل یا عامل میگردد. در بررسی اطلاقات روایات، نسبت به این فروض میتوان نتیجه گرفت که اطلاق لفظی برخی روایات در عذرهایی که موجب نقص در عمل نمیشود، قابل پذیرش است. در این صورت عمل نایب در آنها مجزی شمرده میشود، اما در سایر فروض، اطلاق لفظی ثابت نیست. البته در عذر طاریی که موجب نقص عمل میشود، اگر چه اطلاق لفظی ثابت نیست، اما عمل نایب در این فرض، با اطلاق مقامی قابل تصحیح است. در مقابل این فروض، فرضی که نیابت معذور به عذر غیر طاری است و موجب نقص در عمل شود، قابل تصحیح نبوده و حکم به بطلان آن می شود.
خلاصه ماشینی:
با وجود کثرت جانبازها و معلولین، این سؤال مطرح میشود که آیا این افراد میتوانند نایب شوند؟ البته این بحث تنها به افرادی که دارای نقص بدنی هستند، منحصر نمیشود، بلکه حتی فردی را که عمل خود را به هر دلیلی ناقص انجام میدهد، شامل میشود؛ مثلا قرائت نمازش صحیح نیست و به نحوی است که آموختن قرائت صحیح برای او حرجی است.
در این روایت اگرچه حکم میکند که نماز با تیمم برای کسی که آب ندارد مجزی است و حتی بعد از یافتن آب هم نیازی به قضا ندارد، اما در مقام بیان اصل اجزا نمیتوان ادعا کرد که همۀ تکالیف حتی تکالیف نیابتی را هم شامل میشود.
اشکالیکه به این روایت وارد شده این است که حتی اگر بپذیریم حج و صوم در روایت، اتیان نیابتی آنها را نیز در بر میگیرد، اما چون روایت در مقام بیان همة شروط نیابت نیست بلکه تنها در مقام بیان اصل انجام دادن عمل برای میت است، بنابراین، شمولی نسبت به نایب معذور ندارد.
در این روایت از امام7 دربارة شرایط کسی سؤال شده که میخواهد از طرف میت نماز قضای او را بهجا آورد، اما چون سؤال از یکی از شرایط نایب است که باید شیعه باشد، و نیابت عامی کفایت نمی کند؛ بههمین دلیل روایت اطلاق ندارد و شامل شرایط دیگر نمیشود.
» این روایت اطلاق ندارد و امام7 تنها در مقام بیان جواز اصل نیابت است؛ اما اینکه نایب چه شرایطی دارد، چون در مقام بیان آن جهت نیست، بنابراین کلام ایشان شامل نایب معذور نمیشود.