چکیده:
شیوههای مختلف تاریخنگاری، نظیر حالمحور، تاریخی-فلسفی، کُربنی و یونگی، در بازسازی تاریخ کیمیای دورۀ اسلامی به کار گرفته شده است. در این میان، یکی از فنونی که در هر یک از این شیوهها، به نحوی از انحا، میتواند به کار آید، فنّ ریشهشناسی است. در اینجا، ریشهشناسیهای مختلفی که برخی مسلمانان کیمیاگر یا اهل تراجم (نظیر ابن ندیم، صفدی، خوارزمی، جلدکی، ازنیقی) از واژۀ «ال-کیمیا» عرضه کردهاند، ارائه شده و در دو منظر تاریخی و پدیدارشناختی تحلیل شده است.
خلاصه ماشینی:
امروزه تحقيقات تاريخͬ به نحو عام ، و نيز پژوهش هاي حوزٔە تاريخ علم به نحو خاص ، آن چنان پيش رفته است که مͬتوان نگاهͬ از سطحͬ فراتر بدان ها انداخت و با عبرت از تاريخ تاريخ علم و شيوه هاي مختلف تاريخ نگاري که مورخان به کار گرفته اند، و با شناخت و تحليل آنها، درس هايي براي پژوهش هاي آتͬ گرفت و روزنه هايي «به سوي يک تاريخ نگاري آينده » گشود؛ ما در اينجا به نحو اخص ، به تاريخ کيمياي دورٔە اسلامͬ نظر داريم .
Hoefer, Histoire de la chimie, depuis les temps les plus recule ١٨٤٢ ,Paris)؛ شخص اخير در صفحۀ ٣٢۴ از مجلد اول از اين اثر، بر پايۀ آثار لاتينͬ که تحت نام رازي بر جا مانده است ، به اين فهم و نظرپردازي مͬرسد که رازي «طͬ فرآيند تقطير، روغنͬ تحصيل کرده است که غير از اسيد سولفوريک نمͬتوانسته است باشد».
Corpus Alchemicum Arabicum, 1, Book of the explanation of the symbols (Kitāb Ḥall al-rumūz) by Muḥammad Ibn Umail, Living Human Heritage, Zurich.
اما آنچه از حيث ديدگاهͬ که در اينجا مطمح نظر ماست بسيار حائز اهميت مͬ باشد، اين نکته است که تراجم نويس ها نيز درگزارش علم و عمل کيمياگران ، عموما جانب انصاف را نگه داشته اند و چنانکه در ادامه خواهيم ديد، به شيوه اي در باب آن انديشيده اند که مͬتوان آن را «پديدارشناسانه » خواند.
به عنوان نمونه ، از اينکه براي «کيميا»، ريشه شناسͬ فارسͬ عرضه شده است ، ضرورتا اين نتيجه به دست نمͬآيد که کيميا در ايران سرچشمه دارد.