چکیده:
میانجیگری یکی از روشهای جایگزین حل اختلاف است که در آن با دخالت شخص سوم به طریقی دوستانه و توافقی سعی در حل اختلاف می شود. این شیوه که در خارج از دادگاه به حل اختلاف می پردازد شیوه ای غیر ترافعی است که از آنجایی که اساس آن بر توافق طرفین است اختلاف را با رضایت و صمیمیت خاصی حل می نماید. این روش بطور خاص در دعاوی بازرگانی کارایی بالایی دارد چرا که بواسطه ی حل دوستانه ی اختلاف امید به استمرار روابط تجاری طرفین را افزایش می دهد. در این مقاله میانجیگری بعنوان یکی از شیوه های جایگزین حا اختلاف مورد مطالعه قرار گرفته است. اینکه تعریف میانجیگری چیست، ارکان آن کدامند، انواع آن کدامند و چه اصولی بر آن حاکم است، سوالاتی است که این مقاله بدنبال پاسخ آنهاست. در این راستا با استفاده از روش کتابخانه ای منابع داخلی و خارجی مورد تحقیق قرار گرفته اند.
خلاصه ماشینی:
در نگاهی دیگر میانجیگری اینگونه تعریف شده است : «مداخله ی یک شخص ثالث مورد قبول که اختیاری برای صدور رای ندارد و به طرفین درگیر در اختلاف برای اینکه بطوری اختیاری به حل و فصل دوجانبه ی قابل قبول راجع به موضوعات مورد اختلاف دست یابند کمک مینماید» (به نقل از درویشی هویدا، ١٣٩٠: ١٢٣).
به نظر میرسد با در نظر گرفتن ارکان اساسی میانجیگری بتوان این شیوه را بدین سان تعریف نمود: یک روش غیر ترافعی حل اختلاف که در آن شخص ثالث بیطرف و منتخب طرفین روند حل اختلاف را تسهیل نموده و در جهت دستیابی به توافق طرفین را یاری میرساند.
در روش مـذاکره طـرفین بـدون دخالت دیگری با یکدیگر در جهت حـل اخـتلاف گـام بـر مـی دارنـد امـا در میـانجیگری ایـن مذاکرات به کمک شخص سوم انجام می شود تا طرفین خود به توافق نهایی دست یابند.
ویژگی اصلی میـانجیگری مصـلحت محـور ایـن اسـت کـه در آن طرفین تشویق می شوند رازهای تجارتی خود را در جهـت حـل اخـتلاف افشـاء نماینـد بـا ایـن اطمینان که اطلاعات آنها توسط میانجی افشاء نمی شود و اینکه نقش میانجی در واقع کمک به دستیابی یک نتیجه ی توافقی است (١ :٢٠٠٥ ,Limbury).
نکته ی قابل توجه در ایـن روش ایـن اسـت کـه چنانچـه از همان ابتدا میانجیگری مؤثر واقع شود و منجر به حصـول توافـق میـان طـرفین گـردد شـخص میانجی با رضایت طرفین میتواند توافق حاصله میان طـرفین را بـه یـک رأی داوری بـا همـان قدرت الزام آوری تبدیل نماید (٢٠٠٥:٣ ,Limbury) .