چکیده:
ابنسینا سوره مبارکه اخلاص را که به توحید هم شهرت دارد، با استفاده از مفاهیم و اصطلاحات رایج در فلسفه و با تکیه بر قواعد فلسفی و به روش دقیق برهانی تفسیر کرده است. او به این سوره که محور بحث آن خداشناسی و توحید است نگاهی فیلسوفانه دارد. او نهتنها بین آیات این سوره که بالاتر از آن حتی در بین کلمات به کاررفته در آن نظم و ترتّب عقلی میبیند و دلیل هر مطلبی را در ماقبل آن جستجو میکند. او در متن تفسیری خود همه تلاش خود را صرف میکند تا با استمداد از اصولی که در نظام هستیشناسی خود به آن دست یافته است، این نظام دقیق عقلی بین کلمات و آیات را آشکار سازد.
ما در این مقاله به تحلیل روش تفسیر ابنسینا از سوره اخلاص و قواعد عقلی که او در معرفی ذات حق و شناخت او بهره گرفته است، میپردازیم و ضمن آن، کارآمدی گرایش فلسفی در تبیین مقاصد این سوره را مورد ارزیابی قرار داده، به محوری بودن آیه اول سوره اخلاص در معرفی خدای تعالی توجه داده و به همسویی که بین عقل و شرع در آیات این سوره وجود دارد، پی میبریم.
خلاصه ماشینی:
وجود این حقیقت اگرچه آشکار است، آنچنان که قرآن میفرماید: ( أ فی الله شک فاطر السموات والأرض( (ابراهیم /10) (آیا در وجود خدا خالق آسمانها و زمین تردید دارید؟)، خداوند پاسخ سؤال را به فطرت مخاطب واگذاشته؛ چون انسانی که به زمین زیر پایش و آسمانهای بالای سرش در حالی که مخلوق و معلولاند، یقین دارد، نمیتواند نسبت به آفریدگار آنها تردید نماید؛ زیرا اذعان به علت باید مقدم بر اذعان به معلول باشد؛ چنان که امام حسین( در مناجات با خداوند عرضه میدارد: «ألغیرک من الظهور ما لیس لک» (سید بن طاووس، 1376: 1/65)؛ «آیا برای غیر تو ظهوری هست که برای تو نیست تا آشکارکنندۀ تو باشد؟» اما کنه حقیقت او برای ما قابل شناخت نیست و تعریف او فقط از طریق لوازم و معلولات ذاتش امکانپذیر است؛ آن هم به لازم جامع جمیع لوازم.
همچنین اگر در اصل ابنسینا از اول اصول و قواعدی را (برای مثال در حوزۀ مسائل مربوط به خداشناسی) از تأمل در خود قرآن و جهانبینی اسلامی ـ و نه از فلاسفۀ قبل از خودـ فهمیده باشد و بعد همین مطلب را با مبانی موجود در فلسفه، تبیین عقلی و برهانی کند، این کار نیز بدون شک مصداق تفسیر به رأی نیست؛ زیرا در صورتی که آراء فلسفی، مفسر را به سوی معنایی که با معنای ظاهری آیات در تعارض است، سوق ندهد، بلکه فقط سبب فهم عمیقتر و عالیتری از آیات شود و در نهایت معنایی که با ظاهر آیه و دیگر آیات موافق باشد و قرائن عقلی و لفظی بر خلاف آن نباشد، برداشت شود، هیچ مانعی ندارد و هرگز مصداق تفسیر به رأی نیست.