چکیده:
اخوانالمسلمین ایران و همچنین سلفیه جهادی با سکولاریسم مخالف هستند و جنبه سیاسی اسلام را باور دارند؛ بنابراین، مفهومی که این دو جنبش برای «توحید در حاکمیت» ارائه میکنند، به بعد فردی مسلمانان اختصاص ندارد و ناظر بر اجتماع ایشان است. هر دو جنبش «توحید در حاکمیت» را قطعی میدانند و صرفا برای خداوند سبحان حق تشریع قائلاند. افزون بر این، هر دو جریان نظام خلافتی را باور دارند و معتقدند که این نظام میتواند مسلمانان را در حوزه حاکمیت، موحّد سازد. آنان حتی «شورا» را بهعنوان نهاد مشروعیتبخش به خلافت خلیفه میپذیرند و اختلاف آنان، تنها در مفهوم شوراست. از نظر جماعت دعوت و اصلاح، اصل «حاکمیت خداوند سبحان» با اصل «حکومت مردم بر مردم» سازگار است؛ بنابراین، شورا در عصر حاضر به شکل پارلمان تحقق مییابد و نظام دموکراسی، شبیهترین نظام به نظام اسلامی است. در مقابل، سلفیه جهادی اصل «حاکمیت خداوند سبحان» را در تضاد کامل با اصل «حاکمیت مردم» دانسته است؛ ازاینرو، بهاعتقاد آنان تطبیق شورا بر پارلمان امری مردود، و دموکراسی مصداقی از مصادیق کفر است. نتیجه چنین تقابلی، تقابل کامل پیروان این دو جنبش است؛ اما در اندیشه اخوانالمسلمین ایران مباحثی همچون ردّ استغاثه، ابطال توسل و ابطال تبعیت از مذاهب به چشم میخورد که اگر تعدیل نشوند، پیروان این جنبش را بهسوی جنبش سلفیه جهادی سوق میدهند و اندیشه جماعت، مقدمهای برای پذیرش اندیشه سلفیه جهادی خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
در مقابل، سلفیۀ جهادی اصل «حاکمیت خداوند سبحان» را در تضاد کامل با اصل «حاکمیت مردم» دانسته است؛ ازاینرو، بهاعتقاد آنان تطبیق شورا بر پارلمان امری مردود، و دموکراسی مصداقی از مصادیق کفر است.
بهعبارت دیگر، «آیا از دیدگاه آنان، اسلام با سکولاریسم سازگاری دارد یا اینکه این دین برنامۀ جامعی است که به حوزۀ سیاست نیز ورود کرده است؟» ثانیا: اخوانالمسلمین ایران و نیز سلفیۀ جهادی چه تعریفی از «توحید در حاکمیت» دارند.
حال که انحصار حاکمیت در خداوند سبحان، هم در حوزۀ تکوین و هم در حوزۀ تشریع، امری قطعی نزد جماعت دعوت و اصلاح است، باید پرسید: «آیا در اندیشۀ جماعت، اصل quot;حاکمیت خداوندquot; و اینکه فقط او حق امر و نهی، تشریع حلال و حرام، و قانونگذاری دارد، با اصل quot;حاکمیت مردمquot;، که اساس دموکراسی است، سازگاری دارد؟» بهعبارت دیگر، «آیا quot;توحید در حاکمیتquot; نافی quot;حکومت مردم بر مردمquot; است یا اینکه در عین اعتقاد به توحید در حاکمیت و موحد بودن در این حوزه، میتوان حکومت مردم بر مردم را نیز پذیرفت؟» قرضاوی در مقالۀ مذکور خاطرنشان میسازد که میان دو اصل مذکور هیچگونه تنافی و تضادی وجود ندارد.
حال باید پرسید: «آیا سلفیۀ جهادی نیز همانند جنبش اخوانالمسلمین و بهتبع آن، جماعت دعوت و اصلاح، اصل quot;حاکمیت خداوند سبحانquot; را با اصل quot;حاکمیت مردمquot; قابلجمع میداند یا اینکه به جدایی آن دو از یکدیگر قائل است؟» بهعبارت دیگر: «از نگاه سلفیۀ جهادی، اسلام با دموکراسی سازگار است یا اینکه جایی برای دموکراسی در اندیشۀ اسلامی متصور نیست؟» ابومصعب زرقاوی، از رهبران فکری القاعده، نظام دموکراسی را مبتنی بر هفت مسئله دانسته است: 1.