چکیده:
مقاله باهدف شناخت عوامل اثرگذار زندگیهای فرد در جهت شکلگیری, دو مولفهی تعلق ملی و تعهد مذهبی
بامطالعه پژوهشهای انجام گرفته به این نتیجه دستیافتیم که هیچ پژوهشی اینگونه به این عوامل توجه نکرده است؛
بنابراین با بیان نظری اثرگذاری این دو مولفه را بر سبک زندگی ثابت نمودیم ؛در ادامه با انجام مطالعه موردی در بین
دانشجویان دانشگاه فرهنگیان استان اصفهان با استفاده از پرسشنامهای محقق شده ۱۶ گویه را که با نظر اساتید و
دانشجویان آمادهشده بود ، موردمطالعه قراردادیم. در انتها بالاترین سطح معناداری و اثرگذاری برای جهتگیری فرد
بهسوی تعهد مذهبی و تعلق ملی مربوط به گویههای تمایلات و تعهدات ملی و مذهبی والدینء فعالیتهای ملی و مذهبی
والدین، تمایلات و تعهدات ملی و مذهبی معلمان و اساتید. فضای ملی و مذهبی مدرسه و دانشگاه, فعالیتهای مدرسه و
دانشگاه, محتوای کتب درسی» تمایلات دوستان, انجمنها و تشکلات و رسانههاهستند که از مهمترین عوامل موئر بر
جهتگیری جوانان و نوجوانان بهسوی تعهد مذهبی و تعلق ملی بودند
خلاصه ماشینی:
سبک زندگي،خرده عوامل هدايت گر به سوي تعهد مذهبي و تعلق ملي (مطالعه موردي:دانشجويان دانشگاه فرهنگيان استان اصفهان سال ٩٥) 2 احمدرضا فتاحيان کليشادرخي ١ ، مهشاد خليفه سلطاني ١-دانشجوي کارشناسي علوم تربيتي دانشگاه فرهنگيان اموزش عالي شهيد ايت نجف اباد ٢-دانشجوي کارشناسي علوم تربيتي دانشگاه فرهنگيان پرديس فاطمه الزهرا (س ) اصفهان چکيده در اين مقاله باهدف شناخت عوامل اثرگذار زندگيهاي فرد در جهت شکل گيري، دو مؤلفه ي تعلق ملي و تعهد مذهبي بامطالعه پژوهش هاي انجام گرفته به اين نتيجه دست يافتيم که هيچ پژوهشي اين گونه به اين عوامل توجه نکرده است ؛ بنابراين با بيان نظري اثرگذاري اين دو مؤلفه را بر سبک زندگي ثابت نموديم ؛در ادامه با انجام مطالعه موردي در بين دانشجويان دانشگاه فرهنگيان استان اصفهان با استفاده از پرسشنامه اي محقق شده ١٦ گويه را که با نظر اساتيد و دانشجويان آماده شده بود ، موردمطالعه قرارداديم .
ازاين رو ما در اين مقاله به علت گسترده بودن بحث عوامل مؤثر بر سبک زندگي تنها دو عامل تعهد مذهبي و تعلق ملي را که ارتباط مستقيم با جنبه ي ديني و ملي کشورمان دارند و مربوط به دو ويژگي مذهبي و ميهن پرستي مردمان جامعه ي کشورمان است ؛ موردبررسي قرارداديم علاوه بر اين متأسفانه تقريبا تمام پژوهش هاي مشخص شده نوعي ضعف در پايبندي ديني در بعد مناسکي به ويژه در مناسک جمعي دارند (آخوندي، ١٣٧٧؛ رباني خوراسگاني و قاسمي، ١٣٨١؛ نايبي و آزاد آرامکي، ١٣٨٥؛ سراج زاده و جواهري،١٣٨٠)٢ .