چکیده:
قرآن تقوا را شرط نجات از آتش جهنم و قبولی اعمال دانسته که موجب نزول برکات بر شخص و رهایی انسان از گرفتاریها در دنیا میشود. تقوا در شبکه محوری و اساسی اصطلاحات و واژگان کلیدی قرآن و اسلام جا می گیرد. با توجه به مسائل و مشکلاتی که جوامع و سازمان های مختلف با آن روبرو هستند به نظر می رسد که تقوا بهعنوان یک عامل مهم و اساسی و ریشه ای در حل این مسائل و مشکلات است و دارای قابلیت کارکردی و کاربردی و به تعبیری دارای عاملیت در شکل دهی و تحقق رفتارسازمانی اسلامی است لذا در این مقاله، مفهوم، معانی، تاثیرات فردی و اجتماعی، مصادیق و ارتباط تقوا با شیوه های کنترل رفتار با استفاده از آیات و روایات قرآنی به شیوه کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوای اسنادی با استفاده از فرم گردآوری دادهها موردبررسی و مداقه قرارگرفته و سعی شده است تا با بهرهگیری از مفهوم تقوا، مبنایی برای نظام رفتاری اثربخش مبتنی بر سه بعد مفهومی، ساختاری و عملکردی ارائه گردد.
خلاصه ماشینی:
حقیقت معاتبه «نفس لوامه» انسان است که همواره در دنیا او را به خاطر گناه و نافرمانی از اطاعت خدا و کوتاهی در بندگی ملامت میکند و سبب نجات او در این جهان و آن جهان میشود؛ «و سوگند به نفس لوامه و وجدان بیدار انسان»(قیامت/2) و به نوعی اعمال قوانین باز ارزیابی برای برگشت به حالت تعادل نفس است که در آن فرد در صورتی که از عملکرد خود ناراضی باشد، متناسب با میزان نارضایتی خود را مورد ملامت و سرزنش و یا عقوبت قرار میدهد (امیری، 1383).
به نظر این دسته، مفهوم «خودکنترلی» مساوی معنای «تقوا» است و در اصطلاح، بین آن دو رابطة عموم و خصوص مطلق برقرار است؛ یعنی هر جا خودکنترلی وجود داشته باشد تقوا نیز هست؛ زیرا خودکنترلی نوعی تقوای کاری است (مساعد و نادری قمی، 1394)؛ می¬توان گفت: بین «تقوا» و «خود کنترلی» رابطه عموم و خصوص مطلق برقرار است؛ زیرا گرچه تقوا نوعی حفاظت و نگهداری خاص از نفس است که از آن به «حفظ حریم الهی» تعبیر می¬شود و این غیر از «خود کنترلی» است که شخص با تمرین و تحصیل حالت درونی، از خود برای حفظ منافع سیستم اجتماعی مراقبت می¬کند تا رفتارهای متضاد با منافع سیستم اجتماعی انجام ندهد؛ اما به هرحال، کسی که متقی است قطعا خودکنترل نیز هست و – دست کم – می¬توان چنین گفت: کسی که با اعتقاد صحیح به خداوند و روز جزا و انجام اعمال صالح به ملکة تقوا دست می¬یابد بدون طی فرایند خودکنترلی در سازمان، خودکنترل¬تر از کسی خواهد بود که چنین نیست و ملکه تقوا را ندارد (زارعی متین، 1388).