چکیده:
موتیف یا نقشمایۀ آینه در شعر مردانۀ فارسی کارکردهای هنری گوناگونی داشته است ، از تصاویری که خاقانی بر اساس سوابق ادبی و فرهنگی مربوط به آینۀ محسوس و مادی آفریده است تا به کار رفتن به عنوان رمز انسان کامل و دل خالی از تعلقات و محل تجلی ذات و صفات الهی در اشعار عرفانی (مثلا مثنوی معنوی) و رمز حیرت در شعر بیدل . اما در دیوان ژاله قائم مقامی همراز زن گشته و موضوع اصلی سروده هایی قرار گرفته است که تنها با نگاه زنانۀ ژاله میتوانست پدید بیاید. محققان در بررسی این سروده ها اشتباهاتی داشته اند که بیان خواهد شد. کمی پس از ژاله و بدون مطالعۀ شعر او، فروغ فرخزاد نیز چنین رابطۀ شخصی زنانه ای با آینه دارد و صورخیال پیچیده تری را بر اساس آن می آفریند. اما این پیوند ذاتی را که ژاله میان زن و آیینه برقرار میکند در اشعار حکمی و غیرشخصی و مردانۀ پروین اعتصامی نمیبینیم . برای همین بهره گیری او از آینه در چارچوب مضامین تکراری گذشتگان باقی مانده است و شخصی و ابتکاری نیست . مقالۀ حاضر با اشاره ای به رابطۀ زن با آینه و ویژگیهای سبکی اشعار زنانه ، به بررسی موارد کاربرد آینه در سروده های شاعران یادشده میپردازد و زنانگی این کاربردها و تاثیر آن را در خلاقیت سرایندگان نشان میدهد، ضمن اینکه بر تفاوت استفادة ژاله و فروغ از این وسیلۀ نسبتا زنانه ، تاثیر زنانگی و شخصی بودن شعرشان بر خلاقیت آنها و تفاوتشان با پروین و گذشتگان تاکید میکند.
خلاصه ماشینی:
مقالۀ حاضر با اشاره اي به رابطۀ زن با آينه و ويژگيهاي سبکي اشعار زنانه ، به بررسي موارد کاربرد آينه در سروده هاي شاعران يادشده ميپردازد و زنانگي اين کاربردها و تأثير آن را در خلاقيت سرايندگان نشان ميدهد، ضمن اينکه بر تفاوت استفادة ژاله و فروغ از اين وسيلۀ نسبتا زنانه ، تأثير زنانگي و شخصي بودن شعرشان بر خلاقيت آنها و تفاوتشان با پروين و گذشتگان تأکيد ميکند.
مقالۀ حاضر به بررسي تطبيقي معاني و کارکردهاي معنايي و عاطفي و نيز طرز کاربرد بلاغي و زيباشناسانۀ عنصر تکرارشوندة آينه را در ديوانهاي ژالۀ قائم مقامي، بيدل و خاقاني ميپردازد تا تفاوت کارکرد آينه در اشعار ژاله بعنوان يکي از پيشتازان شعر زنانه با آن دو نفر بعنوان مرداني که به اين بنمايه توجه بيشتري داشته اند مشخص شود.
اما بايد توجه داشت که يکي از اين اشعار بلند (خواهش از آينه ) ترکيب بند است ، نه قصيده و در مفاخرة زنانۀ «تصويري در قاب طلايي» -که تماما تصاويري ابتکاري در ستايش زيبايي خويشتن و در ٣١ بيت است - آينه موضوع شعر نيست و تنها از عنوان سروده و يک بيت ميتوان برداشت کرد که شاعر خود را در آيينه ديده و در آن به توصيف جمال خود پرداخته است (همان ، ص ١٠٧): اندرين آيينه اين تصوير ايمان سوزکيسـت با نگــاهي گــرم راه مؤمن و کـافر زده ؟!