چکیده:
گروههای تکفیری یکی از چالشهای مهم جهان اسلام و حتی عرصه بینالمللی هستند. بهدنبال حوادث تروریستی در اروپا، مقام معظم رهبری دو نامه به جوانان غربی نوشتند تا ماهیت این گروهها را برای آنها روشن نمایند. آنچه در این مقاله بررسی میشود این است که چرا برخی افراد به این گروهها میپیوندند در حالی که رویکردهای خشن و غیرعقلانی این گروهها توجه تحلیلگران و افکار عمومی را به خود جلب کرده است. در این بین، پیوستن جوانان اروپایی به این گروهها، جای تامل و بررسی بیشتری دارد.در پاسخ به این پرسش میتوان جاذبههای گروههای تکفیری را در این موارد جستوجو کرد: جاذبههای مالی که در پرداخت دستمزد به اعضای این گروهها مشاهده میشود؛ جاذبههای روانی هیجانی که میتوان آنها را در مواردی مانند هویتبخشی و انتقامگیری از غرب مشاهده کرد؛ جاذبههای ایدئولوژیک گروههای تکفیری در شعارهایی مانند ارائه اسلامی اصیل است؛ علاوه بر این میتوان جاذبههای جنسی، تبلیغاتی، ساختاریسازمانی و سیاسی را در پیوستن افراد به گروههای تکفیری مشاهده کرد.
خلاصه ماشینی:
ایشان در ادامه میفرمایند: «مستندات مسلم تاریخی بهروشنی نشان میدهد که چگونه تلاقی استعمار با یک تفکر افراطی و مطرود، آنهم در دل یک قبیله بدوی، بذر تندروی را در این منطقه کاشت؛ وگرنه چگونه ممکن است از یکی از اخلاقیترین و انسانیترین مکاتب دینی جهان که در متن بنیادین خود، گرفتن جان یک انسان را بهمثابه کشتن همه بشریت میداند، زبالهای مثل داعش بیرون بیاید؟ از طرف دیگر باید پرسید چرا کسانی که در اروپا متولد شدهاند و در همان محیط، پرورش فکری و روحی یافتهاند، جذب این نوع گروهها میشوند؟ آیا میتوان باور کرد که افراد با یکی دو سفر به مناطق جنگی، ناگهان آنقدر افراطی شوند که هموطنان خود را گلولهباران کنند؟ قطعا نباید تأثیر یک عمر تغذیه فرهنگی ناسالم در محیط آلوده و مولد خشونت را فراموش کرد.
در گذشته عملیات تروریستی، فقط ازمیانبرداشتن برخی از شخصیتهای برجستهای بود که بهخاطر خطمشیشان نماد ستمگری شده بودند، اما اکنون دیگر چنین برداشتهایی از تروریسم مطرح نیست آنچه برای این نسل سخت جاذبه دارد تروریسمی است که بهگونه یک نوع فلسفه سیاسی درآمده است؛ فلسفهای که ناامیدی، خشم، بیزاری و کوری را بیان میکند و بیانگر یک نوع اظهار وجود سیاسی است که در آن از اوباش استفاده میشود؛ فلسفهای که با شوقوذوق در جستوجوی اشتهار به اعمال پرآوازه است و اراده کرده است حتی به بهای جان خویش، وجود خود را بر قشرهای بهنجار جامعه تحمیل کند.