چکیده:
دعا یکی از عالی ترین مضامین الهی است که همیشه مورد توجه بشریت بوده است و هر انسانی به فراخور میزان درک فقر ذاتی خویش به معناشناسی و مسائل پیرامون آن پرداخته است. در نگرش به مسأله دعا از نظر ملاصدرا، نباید پیش فرض های وجود شناختی و هستی شناسی وی را نادیده گرفت. بی شک نگاه صدرا به مسأله دعا، گسسته از مبادی هستی شناسی ایشان نمی باشد. اصالت وجود، تشکیک خاصی وجود، حرکت جوهری، نظام علی معلولی هستی، رابط بودن وجود ممکنات و امکان فقری آنها و وحدت شخصی وجود، از جمله مبانی ای می باشند که اضلاع سه گانه وجودی دعا (داعی، مدعو و مطلوب) را در حکمت متعالیه تحت تأثیر قرار می دهند. در این نوشتار تلاش شده است با توجه به مبانی هستی شناسی صدرا، مسأله دعا مورد تحلیل و پردازش قرار گیرد. لذا ضمن تبیین مفهوم ها و مبانی ایشان، کوشیدیم تا با واکاوی این مبانی، علاوه بر به تصویر کشیدن ارتباط آن دو، تحلیلی نو و منطبق بر اصول هستی شناختی از مسأله دعا ارائه نماییم
خلاصه ماشینی:
در اين نوشـتار تلاش شده است با توجه به مباني هستي شناسي صدرا (در دو نظام تشکيک خاصي و وحدت شخصي وجود)، مسألۀ دعا بررسي و تحليل شده اسـت .
اين پژوهش با تکيه بر مباني وجودي صـدرا، مسـأله دعا را از زاويه وجود شناختي مورد تفسير قرار داده است و سعي شده است در آن ، پرسش هاي زير پاسخ داده شود: کداميک ازاصول و مباني هستي شناسي صدرا در نگاه به مسأله دعا مؤثر بوده است ؟ آيا ميتوان بر اساس مباني ياد شده ، تحليلي نو از مسأله دعا ارائه کرد؟ براي رسيدن به پاسخ پرسش هاي بالا، نخست به شکل مختصر اهم اصول و مباني ياد شده و سپس ذيل همان مبنا، وجه ارتباط آن با مسأله دعا، بررسي خواهد شد.
ب ) مدعو نيز امري وجودي است در سلسله مراتب طولي عوامل استجابت دعا که در رأس آن حقيقت وجود و ذات حق تعالي قرار دارد.
٢- از جهت عامل استجابت دعا؛ صدرا معتقد است در سير وجودي و تکاملي، نفس انسان قادر است به عنوان يکي از عوامل استجابت دعا در عالم هستي مؤثر گردد.
لذا يکي از ادله صدرا در اثبات وحدت شخصي وجود اين قاعده مي باشد که بر اساس آن وجود حقيقي و مطلق را که ذات واجب تعالي است را عين اشياء دانسته در حالي که هيچ کدام از آنها نيست .
صدرا معتقد است در سير وجودي و تکاملي نفس انسان قادر است به عنوان يکي از عوامل استجابت دعا در عالم هستي موثر گردد.