چکیده:
در این بررسی با پرداختن به تعریف و تعبیر عرفا از وحدت وجود از یک سو و نگرش به پرتو اهورایی موجودات یعنی فروهر و نیز نفخهٔ الهی مورد اشارهٔ قرآن کریم از سویی دیگر، تلاش خواهد شد برآیندی پیش رو قرارگیرد که نخست، وحدت وجود همیشه، چه پیش از اسلام و چه پس از آن، در این سرزمین مطرح بوده و وجود فروهر یا نفخهٔ الهی، به نوعی در ساختار منش خداجویانه عرفا موثر بوده است. این جستار با تعریف و ریشهشناسی واژهٔ فروهر، آغاز و سپس با تعریف و برداشت از وحدت وجود نزد عرفا و برداشت قرآنی عالم ذرّ و ارائه برداشت حکمت اشراق از این موضوع، پیگیری و با رجوع به ادبیات پربار این سرزمین نمونه¬هایی از بازخورد این نگرش به دست داده میشود.
خلاصه ماشینی:
"/> به بیان عارفان، وجود در عالم خارج تنها یک مصداق دارد و آنهم خداوند است و بقیه موجودات شعاع و پرتو این وجودند (وحدت آفاقی)، در قرآنکریم هم آمده که: «هو الاول و الآخر و الظاهر و الباطن و هو بکل شیء علیم» (سوره الحدید آیه 3) ابنعربی عارف مشهور هم در این مورد عبارتی دارد که فقط یک وجود موجود است و هر وجودی فقط تجلی یا تشعشع ظاهری همان حقیقت واحد است، موجودات در علم الهی [عینثابت] موجودند بدون اینکه تحقق بالذات یا وجود در عالم داشته باشند، آنها همانند تحقق افکار در ذهن ما، در نزد خداوند موجودند، هیچ چیزی در جهان وجودی مستقل ندارد بلکه آنها نشان و اثری از تجلی وجود مطلقاند.
"/> در این که انسان و جهان بهرهای آنسری دارند شبههای نیست، چه به دیدگاه شیخ اشراق، سهروردی و چه به باور وحدت وجودی ابنعربی، حسن سیدعرب بر این باور است که ویژگی خاص نظریهٔ سهروردی و ابنعربی در طرح بحث وجود است، جهان هستی، اشراق و تجلی آفرینندهٔ آن است که سهروردی آن را ذاتی میداند یعنی عالم، عین حضور حق است و ابنعربی در طور تجلی، برای آفرینش، قائل به ظهور اسماء و صفات الهی است.
<FootNote No="355" Text=" کاکایی، وحدت وجود (به روایت ابنعربی و مایستر اکهارت)، ص585.
<FootNote No="355" Text=" کاکایی، وحدت وجود (به روایت ابنعربی و مایستر اکهارت)، ص585.
<FootNote No="355" Text=" کاکایی، وحدت وجود (به روایت ابنعربی و مایستر اکهارت)، ص585.