خلاصه ماشینی:
از سوی دیگر من فکر میکنم که ما باید بررسی کنیم که در آن لحظه آیا مردی در خاندان سلطنتی زندگی میکرده است یا خیر؟ یا برعکس اینکه آیا ملکه بوران و سپس خواهر او نتیجه یک انتخاب سیاسی میان احزاب مختلف پس از یک مبارزه قوی و خونین در داخل خانواده سلطنتی بود؛ در واقع طبق گفته طبری، بوران<FootNote No="442" Text=" Geschichte der Perser und Araber zur Zeit der Sasaniden.
آیا باید به سادگی آن را به عنوان نشانه دیگری از انحطاط شدید در نظر بگیریم یا راههای دیگری برای توضیح این رویداد وجود دارد؟ خصوصا نمیتوانیم به پیشنهادهای قابل توجهی که توسط یوزف و و یسهوفد<FootNote No="447" Text=" رجوع شود به:Wiesehöfer 1998, pp.
بنابر همة این دلایل، فکر میکنم که دو نمونه شناخته شده پادشاهی زنان در اواخر تاریخ ساسانیان تایید شده است و هنوز با تعدادی از مشکلات و تناقضاتی که بوران به تخت سلطنت رسید مواجه هستیم، به منظور درک اینکه آیا او واقعا در قدرت بود و یا اینکه او به راحتی به پادشاهی رسید اما بدون هرگونه قدرت واقعی همانطور که میدانیم (عمدتا از طبری<FootNote No="454" Text=" Geschichte der Perser, p.
برعکس ما از سکههای این ملکه که با یک سربند، اما نه با تاج، نشان دالده شده بود آگاهی نداریم و عنوان bambsin-bambsan به این معنی نیست که او شخص حاکم در امپراطوری بوده (همانطور که هرتسفلد پیشنهاد داده است) چرا که در زمان شاپور اول هم این لقب وجود داشته است (به عنوان مثال برای دخترش آدور آناهیده<FootNote No="567" Text=" Huyse 1999, Bd I, par.