چکیده:
ﯾﮑﯽ از ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ دﻻﯾﻞ ﻣﺸﮑﻼت ﮐﻨﻮﻧﯽ در ﺷﻬﺮﻫﺎی اﯾﺮان ﺑﺨﺼﻮص در ﮐﻼﻧﺸﻬﺮﻫﺎ، ﺿﻌﻒ و ﻧﺎﺗﻮاﻧﯽ در ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺻﺤﯿﺢ اﯾﻦ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻤﺎاﯾﻨﮑﻪ اﮐﺜﺮ اﯾﻦ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺷﯿﻮه ﺳﻨﺘﯽ و ﺑﺪون ﻣﺸﺎرﮐﺖ ﺷﻬﺮوﻧﺪان اﻧﺠﺎم ﻣﯽ-ﺷﻮد. در اﯾﻦ ﻣﯿﺎن روﯾﮑﺮد ﺣﮑﻤﺮواﯾﯽ ﺧﻮب ﺷﻬﺮی ﯾﮑﯽ از روش ﻫﺎی ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺷﻬﺮی ﮐﻪ ﻣﻮرد ﺣﻤﺎﯾﺖ ﻣﺠﺎﻣﻊ ﻋﻠﻤﯽ و ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ اﺳﺖ، ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻃﯽ دﻫﻪﻫﺎی اﺧﯿﺮ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ روش روش ﮐﺎراﻣﺪ در ﻋﺮﺻﻪ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺷﻬﺮی ﻣﻄﺮح ﺷﺪه اﺳﺖ. اﯾﻦ دﯾﺪﮔﺎه ﺑﺮﺧﻼف دﯾﺪﮔﺎه ﺳﻨﺘﯽ و ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺮ اﮐﺜﺮ ﻧﻈﺎم ﻫﺎی ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺷﻬﺮی اﯾﺮان و ﺟﻬﺎن ﺳﻮم، ﺳﻌﯽ در ﺳﻬﯿﻢ ﮐﺮدن ﻣﺮدم در ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿﺮی ﺑﺮای ﺷﻬﺮﻫﺎی ﺧﻮد دارد. در ﻫﻤﯿﻦ راﺳﺘﺎ اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ ﺷﺎﺧﺺﻫﺎی ﺣﮑﻤﺮواﯾﯽ ﺧﻮب ﺷﻬﺮی در ﻣﺤﻠﻪ ﻧﯿﺎروان ﺗﻬﺮان ﭘﺮداﺧﺘﻪ اﺳﺖ. اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ از ﻧﻈﺮ ﻫﺪف ﮐﺎرﺑﺮدی و از ﻧﻈﺮ روش ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. روش ﺟﻤﻊ آوری داده ﻫﺎ ﻧﯿﺰ اﺳﻨﺎدی ﻣﯿﺪاﻧﯽ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری ﭘﮋوﻫﺶ ﺳﺎﮐﻨﺎن ﻣﺤﻠﻪ ﻧﯿﺎوران ﺑﻮده اﻧﺪ و ﺣﺠﻢ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻓﺮﻣﻮل ﮐﻮﮐﺮان 370ﻧﻔﺮ ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه اﺳﺖ. ﺟﻬﺖ ﺗﺤﻠﯿﻞ داده ﻧﯿﺰ از ﻧﺮم اﻓﺰارSPSS 21 اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺣﺎﮐﯽ از وﺿﻌﯿﺖ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺷﺎﺧﺺ ﻫﺎی ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﺟﻬﺖ ﺣﮑﻤﺮواﯾﯽ ﻣﻄﻠﻮب در ﺳﻄﺢ ﻣﺤﻠﻪ دارﻧﺪ.
خلاصه ماشینی:
در این میان رویکرد حکمروایی خوب شهری یکی از روش های مناسب مدیریت شهری که مورد حمایت مجامع علمی و بین المللی است، می باشد که طی دهههای اخیر به عنوان یک روش روش کارامد در عرصه مدیریت شهری مطرح شده است.
محمدحسین سرایی و همکاران (1393) در تحقیقی با عنوان " ارزیابی و تحلیل مدیریت شهری با تأکید بر شاخصهای حکمروایی مطلوب شهری (مطالعه موردی شهر خرم آباد) نیز به این نتیجه رسیده است که شاخص های مورد بررسی در سطح پایینی در سطح شهر خرم آباد قرار دارند.
از این رو اصلاح و بازنگری ساختار نظام مدیریتی در کشور و تطابق آن با تحولات نوین در عرصه مدیریت شهری به طور جدی ضروری می باشد و میبایست ما بین رویکرد های نوین و شرایط و ویژگی های ضروری اجتماعی، اقتصادی حاکم بر مدیریت شهری ایران از رهیافت های موثر در اصلاح و ارتقای مدیریت شهرها بهره برد؛ بنابراین در حال حاضر رویکردی که به عنوان اثربخشترین، کم هزینه ترین و پایدارترین شیوه اعمال مدیریت شهری معرفی میشود ((حکمروایی خوب شهری« میباشد نیمنگاهی به وضعیت مدیریت شهری در ایران نشان میدهد به دلایلی چون تمرکزگرایی، برون زا بودن برنامه ها و طرح های شهری، اقتصاد رانتی و مبتنی بر نفت، مدیریت شهری تحت تأثیر دولت است و مدام از مدیریت سیستمی و یکپارچه فاصله گرفته و در گرداب مدیریت بخشی و سلولی گرفتار آمده و همچنین از روند شهرنشینی و مسائل برآمده از شهرنشینی، عقبمانده و در دیدگاهها و نگرش های از بالا به پایین گرفتار گردیده است (بوچانی، 1386: 12).