چکیده:
این پژوهش به بررسی رابطه بین معیار های نقدشوندگی با بازدهی سهام در بازار سهام ایران، طی سال های 1381 تا 1392 پرداخته است. برای بررسی این رابطه، از دو روش تشکیل پرتفوی و تخمین رگرسیون مدل چهار عاملی کارهارت استفاده شده است. برای اندازه گیری نقدشوندگی ( عدم نقدشوندگی) از چهار معیار: نرخ گردش سهام، معیار عدم نقدشوندگی لیو (2006)، عدم نقدشوندگی آمیهود (2002) و ارزش ریالی معاملات استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که هر یک از این معیار ها تاثیری متفاوت بر بازدهی مورد انتظار دارد. رابطه بین نقدشوندگی و بازدهی سهام در روش تشکیل پرتفوی و هنگامی که از معیار آمیهود به عنوان معیار نقدشوندگی استفاده می شود، رابطه ای معکوس و معنادار است. سه معیار دیگر نقدشوندگی، رابطه ای مستقیم بین نقدشوندگی و بازدهی مورد انتظار سهام نشان می دهند. هرچند که این رابطه با توجه به روش آزمون، از لحاظ آماری در سطوح مختلفی از معناداری قرار دارد و در مواردی بی معنا است. همچنین در این پژوهش نتایج آزمون ها به استثنای زمانی که از معیار عدم نقدشوندگی آمیهود و روش تشکیل پرتفوی استفاده می شود، قیمت گذاری ریسک نقدشوندگی را نشان نمی دهد.
خلاصه ماشینی:
همچنين در اين پژوهش نتايج آزمون ها به استثناي زمانيکه از معيار عدم نقدشوندگي آميهود و روش تشکيل پرتفوي استفاده ميشود، قيمت گذاري ريسک نقدشوندگي را نشان نميدهد.
آيـا ريسـک نقدشـوندگي قيمت گذاري ميشود؟ معيارهاي نقدشوندگي (عدم نقدشوندگي) که در اين پژوهش استفاده شده است عبارت انـد از: نرخ گردش سهام ، تعداد روز بدون معامله ليو (٢٠٠٦)، عدم نقدشوندگي آميهـود (٢٠٠٢) و حجـم ريالي معاملات که نحوه محاسبه اين معيارها در روش شناسي پژوهش بيان ميشود.
يحييزاده فر و خرمدين (١٣٨٧) نيز اثر عوامل نقدشوندگي و ريسک عدم نقدشـوندگي کـه از معيار آميهود براي اندازه گيري آن استفاده ميشود بر مازاد بازده سـهام را در بـورس اوراق بهـادار تهران مورد بررسي قرار دادند.
ميعادي (١٣٩١)، رابطه ريسک نقدشوندگي که اين بار نيز از معيار پاسـتور و اسـتامبا (٢٠٠٣) براي محاسبه آن استفاده شده بود و همچنين بي قاعدگيهاي بازار مـالي شـامل نسـبت گـردش معاملات ، نسبت ارزش دفتري به ارزش بازار و اندازه شرکت را بر بازده هاي مقطعي سهام بررسي نمود.
وردي پناه (١٣٩٣)، در پژوهشي اعتبار مدل پنج عاملي که علاوه بر سه عامل فامـا و فـرنچ ، دو عامل شتاب و نقدشوندگي نيز به آن افزوده شده بود را در بورس اوراق بهادار تهران طي دوره زماني ١٣٨٢ تا ١٣٩١ بررسي کرد و نشان داد که مدل پنج عاملي مذکور قدرت توضيح دهنـدگي بالاتري نسبت به مدل CAPM، سه عاملي فاما و فرنچ ، چهارعاملي کارهات و چهارعاملي چـان و فاف (علاوه بر سه عامل فاما و فرنچ متغير توضـيحي ديگـري بـه نـام نقدشـوندگي را شـامل ميشود) براي بازده هاي مورد انتظار خواهد داشت [٥].