خلاصه ماشینی:
"نگارنده که اثبات نظریه خود درباره فروپاشی شوروی سابق و اهمیت بیش از پیش نقش ژئوپولیتیکی شرق ایران را میبیند، به خود اجازه میدهد که در اینجا قسمتی از آن مقاله را که امروزه اهمیت مطالب آن بیشتر محرز است، نقل کند: «این کشورها(آسیای مرکزی)که قلب آسیا را در تصرف دارند اگر مستقل شوند، ارتباط روسیه با سیبری شرقی و شرق دور چگونه انجام خواهدشد؟این کشورها با وسعتی بیش از 3 میلیون کیلومتر مربع که در 20 سال آینده جمعیتی بیش 100 میلیون نفر مسلمان سنی مذهب خواهند داشت، دارای چه قدرت نظامیای خواهند بود؟آیا ارتشهای آنها به موشکهایی حامل کلاهکهای اتمی مجهز خواهند بود و آیا تحت پوشش اتمی روسیه قرار خواهند گرفت؟اگر سستی سهلانگاری اتحاد شوروی نهضتهای ناسیونالیستی و یا اسلامی را در این کشورها تقویت کرد و آنها به زور به استقلال کامل رسیدند ولی با مشکلات روبهرو شدند، آیا تمایل نخواهند داشت که برای ایجاد وحدت و مشغول کردن افکار عمومی، به یک جنگ خارجی دست بزنند؟ آیا آنهابر سر مسایل مرزی، مسایل مربوط به تقسیم آب رودخانهها و حمایت از هم زبانها و هم نژادها و هم قبیلهایها با یکدیگر نخواهند جنگید؟سیاست بلوک غرب در مقابل یک سری کشورهای تازه مستقل شده مسلمان چه خواهد بود؟آیا غرب با کمک سیستم اعتباری خود نخواهد کوشید یک اسلام به شیوه عربستان را در این کشورها حاکم کند؟پایگاههای موشکی شوروی و سکوهای پرتاب سفاین فضایی شوروی چه خواهد شد؟خراسان که نزدیکترین استان به این سرزمینها است چه ارتباطات ویژهای با این کشورها خواهد داشت؟حال که سیستم کشورداری جهان شرق در حال فروپاشی است اثرات ژئوپولیتیکی آنها بر کشور ما چه خواهد بود؟ من یک مثال میزنم."