چکیده:
کانت فیلسوفی ناسازگارگراست که به ناسازگاری تعین علّی و اختیار باور دارد. او میکوشد تا رهیافتی ارائه کند که به وسیله آن بتوان هم به تعین علّی و هم به اختیار توامان معتقد بود. برای این منظور، او هریک از اختیار و ضرورت علّی را در موطنی خاص و جدا از موطن دیگر تبیین میکند تا این دو مولفه ناسازگار، از یکدیگر جدا باشند و با هم مواجه نشوند. در این مقاله، دیدگاه کانت و راهحل او درباره تعارض ضرورت علّی و اختیار تبیین شده است. در بررسی دیدگاه کانت این نتیجه به دست آمد که پنج اشکال به راهحل کانت وارد است و با فرض پذیرفتن ناسازگاری ضرورت علّی و اختیار، راهحل کانت، راهحل مناسبی برای باور به اختیار نیست.
خلاصه ماشینی:
در نتیجه این کاربست، در نومن و بیرون از نظام علی ـ معلولی پدیدارها، نوع متفاوتی از علیت (به عنوان یک صورت معقول) برای «من» انسانی ترسیم میشود که مسبوق به هیچ علت دیگری نیست (کورنر، 1389، ص260ـ261)، این نوع دیگر از علیت، همان اختیار است (کانت، 1998، ب561؛ الف 533؛ کانت، 1369، ص104؛ کورنر، 1389، ص303).
در این صورت درباره شخصی که فعل خود را طبق قانون اخلاقی انجام داده، میتوان پرسید که چه عاملی موجب شده تا این شخص با اینکه امکان تخلف از قانون اخلاقی را داشته، آن را پذیرفته و فعل خود را مطابق با آن انجام داده است؟ همچنین درباره شخصی که فعل خود را مطابق قانون اخلاقی انجام نداده میتوان پرسید که چه عاملی موجب شده تا این شخص با اینکه امکان انجام قانون اخلاقی را داشته است، آن را نپذیرفته و فعل خود را مطابق با آن انجام نداده است؟ با توجه به راهحل کانت، او در برابر این پرسش تنها میتواند بگوید که چنین چیزی یک راز است (کانت، 1998، ب 585؛ الف 557)؛ اما در این صورت، اصل طرح قانون اخلاقی برای متعین کردن اراده توسط علت خاص، بیهوده است و توجیهی ندارد؛ زیرا در این صورت او میتواند آنچه را در پایان نتیجه گرفته (رازآلود بودن) از همان ابتدا و بدون مطرح کردن قانون اخلاقی، مطرح کند؛ بدون اینکه با طرح کارکرد عقل عملی برای تعین بخشیدن به اراده، خود را به زحمت انداخته باشد.