چکیده:
پژوهش حاضر، تبیین معنای تاویل عرفانی واژه «خلیفه» درسوره بقره میباشد.نظربه اهمیت بررسی واژگان واصطلاحات قرآنی،این پژوهش پس ازبررسی معنای لغوی این واژه با تدبر درآیات 30الی39 سوره بقره به دریافت مفهوم عرفانی«خلیفه الهی»اقدام نموده وبا استفاده ازمفاهیم واژگان وعبارات کلیدی موجود در آیات مذکور،به نظرمیرسد به معنای عرفانی این لقب درانسان دست یافته است.درهمین راستا،ساختاروجودی«آدم»و رسالتش نیز مفهومیابی شده است. دراین تحقیق،تاثیرتعلیم حقیقی«الاسماءکلها»درساختارانسان موردبررسی قرارگرفته است.نتیجه به دست آمده این است که:تجلی کامل اسماءالهی دروجود نوع انسان، شاید عامل اصلی برای تحقق صفت«خلیفه الهی»دراوباشد.وقوع این امر،فرمانبرداری قوای همه عالم راازانسان درپی خواهدداشت که درقالب سجده ملائکه برآدم درقرآن ازآن تعبیرشده است.درحقیقت ائمه علیهمالسلام کسانی هستندکه اسماوصفات«رب العالمین»درمعنای اتم واکمل خود،درآن ها از قوه به فعل درآمده است واین معنای تاویل عرفانی «علم الاسماءکلها» است.
This research is a paraphrased explanation of the word "Caliph" (Khalifeh) in Sura Baghareh. Keeping in mind the importance of investigation in Quranic words and phrases, the writer has come to perceive the true meaning of "Divine Caliph" after studying Lexical meaning of the word through prudence and thinking over Verses 30-39 of Sura Baghareh in the Quran. It is done by using true meaning of existing key words and phrases in the above mentioned verses and it looks like that she has reached the true meaning of this title in human being. To this end, existential structure of "Adam" and his mission has also been purported. In this study the effect of real teaching of "Al-Asma kolloha" in humans structure has been studied. The result is perfect manifestation of God's names (attributes) in human being. The main factor in proving the attribute of "Divine Caliph" to be true is the perfect manifestation of Gods attributes in human being accordance of which will be followed by the obedience of all the world forces to human being. That is shown in the form of angels bowing to Adam as stated in Quran.. In fact Imams (P.b.u.t) are whom that names and attributes of " Lord of all the world"(Rab-ol -Alamin) have been put in practice in them in full sense and this is the conceptual meaning of " Then he gave Adam knowledge of the nature and reality of all things and everything.
خلاصه ماشینی:
در حقیقت اولین خلیفه بی واسطه خداوند «حقیقت نوری» حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) است و این منافاتی با نخستین انسان بودن حضرت آدم (علیه السلام) ندارد؛ زیرا خلیفه مطلق و بی واسطه الهی در مقام علم الهی از همه موجودات پیشتر و سرمنشأ و سرسلسله ایجاد به معنای عام و کلی آن است اما در عالم خارج و از جهت حضور در عالم عنصری مادی در نهایی ترین حلقه این سلسله قرار میگیرد.
(طباطبایی، 1417 ق، ج1: 139، ج 8: 39، ج 14: 219) در برخی روایات نیز به وجود خصوصیاتی از عالم ماده در بهشت مزبور اشاره شده است، از جمله در روایتی که علی بن ابراهیم قمی از امام صادق(ع) در مورد دنیایی یا آخرتی بودن بهشت آدم نقل میکند که حضرت فرمودهاند: آن بهشت از بهشتهای دنیایی بود که خورشید و ماه در آن طلوع میکرد و اگر از بهشتهای آخرتی میبود هرگز از آن خارج نمیشد.
(حویزی،1383 ق، ج2، ص535، ح53) برخی از عرفا نیز«کلمه» را با توجه به معنی قرآنی آن به کار بردهاند، کلمه در قرآن کریم همان کلمهالله است که با کلمه کن مترادف و به معنی آفرینش است، از این رو همه موجودات کلمات خدا هستند و اضافه شدن آن به لفظ محمدیه نیز میتواند موید همین معنی باشد و از آن معنی آفرینش استنباط شود و دلیلی بر نخستین چیز یا نخستین تعین؛ یعنی نور محمدی یا روح محمدی است که در واقع انسان کامل که جامع اسماء و صفات الهی است آفریده شده است و سایر موجودات به واسطه او به عرصه وجود پا نهادهاند.