چکیده:
قاسم انوار (837- 757 هـ ق.) از عارفان و شاعران بزرگ ایران در عصر تیموریان، جامع عرفان و ادب خراسان، آذربایجان و گیلان است و در اشعار خود تلفیقی از اندیشههای ابن عربی در بارة انسان کامل و وحدت وجود را در کنار طریقت کبرویة خراسان و صفویة آذربایجان و نهضتهای شیعی ارائه میدهد. او در دیوان خود از عارفان و صوفیان بزرگ اسلام چون حسین بن منصور حلاج، بایزید بسطامی، غزالی و بشر حافی به نیکی و احترام یاد میکند و غالباً اندیشههای والای آنان را میستاید، از طرفی به امامان شیعه چون امام علی(ع)، امام حسین(ع)، امام جعفر صادق (ع) و امام مهدی(عج) ابراز ارادت مینماید. در بین اهل بیت بیش از همه به حضرت علی (ع) اقتدا نموده و یک غزل عارفانه به آن امام همام اختصاص داده است که در آن به صراحت خود را پیرو راستین ایشان قلمداد کرده است. قاسم که در شاعری پیرو شاعران بزرگ سبک عراقی است، بیشترین گرایش در اشعارش به شاعران عارفی چون مولانا، حافظ و سنایی مشهود است. مطالعة این ابعاد در دیوان اشعار قاسم انوار ما را به بسیاری از زوایای پنهان اندیشة او رهنمون خواهد بود.
خلاصه ماشینی:
(همان: ۱۹۱/۱) ابوفراس» صفیالدین حلی» کفعمی, عطار نیشابوری و بسیاری از شاعرانی که مذهب آنها را اهل سنت نوشتهاندء از این دست اشعار بسیار دارند و به ویژه شاعران شیعی چون سید رضی» سید مرتضی» سلیمی تونی» محتشم کاشانی و قاسم انوار مدح و رثای اهل بیت (ع) را با بیانی عرفانی و مضامین معنوی و متعالی بیان کردهاند که کمتر به آن پرداخته شده است.
انتظار موعودی به نام مهدی هادی از باورهای اوست: هر که در راه خدا هادی مطلق دارد مرهم جان و دلش مهدی مهدا باشد (همان: ۱۲۲) گه در طریق عزت امان زمین شود گاهی درون پرده امام زمان شود (همان: ۱۵۹) شادند اهل عالم و هنگام شادی است کاندر زمانه مهدی آخر زمان رسید (همان: ۱۹۳) قاسم انوار امام جعفر صادق (ع) را از زمره عرفا دانسته و در کنار بایزید بسطامی از او به عنوان فردی یاد کرده که به خاطر شأأن عرفانیش در نزد خدا قرب و منزلت دارد لذا از خدا خواسته است به بزرگی و عظمت شأن ایشان» یار همه رهروان عاشق باشد: خدای یار همه عاشقان رهرو باد به حق جعفر صادق, به عرت طیفور (همان: ۱۷۹) صادق ممتاز پیامبر و دارای فضایل و کمالات والای ایمانی یاد شده است: هزار عاشق صادق بدند احمد را و لیک کمتر افتد چو بوذر و سلمان (همان: ۲۶۲) پادشاهاء بهکرم عذر دل من بیذیر که به درگاه تو هم بوذر و هم سالمانم (همان: ۲۱۲) قاسمی, راه خدا را به تکبر نروند ما همه بنده» اگر بوذن اگر سامانیم (همان: ۲۲۳) توجه به مذهب و تعالیم مذهبی تشیع که از دورةٌ مغول به بعد رشد یافته بودء در این عصر با ظهور سربداران در سبزوار و صوفیان شیعه مذهب حتی به قیام برای برپایی عدالت و نابودی ظلم انجامید که نهضتهای حروفیه» بکتاشیه» نوربخشیه و غیره نمونههایی از آنهاست.