چکیده:
امیرمومنان علی علیه السلام، در ادامة خطبة نورانی خود و پس از آنکه شیعیان واقعی و مومنان راستین را به سبب کظم غیظ و فروخوردن خشم خود میستایند، به چند ویژگی و نشانة دیگر آنها اشاره میکنند و دربارة نشانة مومنان و شیعیان واقعی میفرمایند: «صافیا خلقه، آمنا منه جاره، سهلا امره، معدوما کبره، بیّنا صبره، کثیرا ذکره»؛ اخلاقش نیکو، همسایهاش از او ایمن، کارش آسان، کبر و غرور از او رختبربسته، صبرش آشکار و یاد خدا و ذکر او فراوان است. ریشة غضب، تکبر و خودبزرگبینی است. دانستیم ریشة بسیاری از مفاسد اخلاقی، تکبر و خودبزرگبینی است. همچنین در برخی روایات، تکبر، حرص و حسد ریشة کفر و هلاکت انسان معرفی شده است، چنانکه امام حسن علیه السلام، میفرمایند: «هلاک النّاس فی ثلاث: الکبر والحسد والحرص؛ فالکبر هلاک الدّین وبه لعن ابلیس، والحرص عدوّ النّفس وبه اخرج آدم من الجنّة، والحسد رائد السّوء ومنه قتل قابیل هابیل»؛ هلاکت مردم در سه چیز است: کبر، حرص و حسد. کبر موجب نابودی دین است و به جهت آن (کبر) شیطان ملعون شد. حرص دشمن جان است و بهواسطة حرص، آدم از بهشت خارج گردید. حسد سردستة بدیهاست و بهواسطة حسد قابیل، هابیل را کشت. این مقاله به تفصیل به بحث تواضع و سلوک به عنوان ویژگی شیعیان واقعی میپردازد.
خلاصه ماشینی:
تکبر و خودبزرگبینی موجب میشود که حتی اگر انسان در کمالاتی چون علم از دیگران پستتر باشد، وانمود کند از آنان برتر است و اگر مالی ندارد، وانمود میکند پولدار است.
هرگاه در مجلسی علما و بزرگان دربارة مسائل علمی گفتوگو میکنند، برای بزرگ نشاندادن خود مطلبی را که در جایی فراگرفته است، بازگو میکند، هرچند بهرهای از علم ندارد، بلکه میخواهد نشان دهد او نیز عالم است، و حتی اندوختة علمیاش از دیگران بیشتر است.
اگر انسان آخرت و خدا را فراموش کند، گرفتار این اوهام میگردد؛ برای او ثروت، قدرت و دیگر جلوههای دنیوی اصالت مییابد و سعادت خود را در لذتها و نعمتهای دنیوی میداند.
فروتر انگاشتن دیگران و برتریطلبی</H2> یکی از نمودهای خودبزرگبینی که در جامعه، مفاسد و مشکلاتی را بهوجود میآورد، پندار افرادی است که خود را از نظر قدرت فهم و اندوخته علمی برتر از دیگران میبینند، ازاینرو، ارزشی برای دیگران قائل نیستند و میپندارند کسی به مرتبة علمی آنان دست نمییابد.
این رفتار از غرور و تکبر ناشی میشود و هرکه مقام و موقعیت اجتماعیاش مانع احترامنهادن و فروتنی او در برابر استادش شود، و حاضر نباشد در برابر استاد از جای برخیزد و دستش را ببوسد، در برابر خداوند و ارزشهای الهی تکبر و استکبار ورزیده است.
دربارة این نشانه بهتفصیل سخن گفتیم و بهطور خلاصه دانستیم ریشة حسد، حرص، برتریطلبی و بسیاری از مفاسد دیگر، کبر و خودبزرگبینی است، و به دو دلیل دل مؤمن، پیراسته از کبر و خودبزرگبینی است: نخست آنکه مؤمن نگرش ابزاری به دنیا دارد و از دنیا و تعلقات آن فقط برای رسیدن به آخرت استفاده میکند.