چکیده:
ایجاد ثبات و امنیت اقتصادی با تحقق اقتصاد مقاومتی، مستلزم شناسایی زمینهها و نقاط آسیبزا و همچنین ارائة راهحل برای برطرف کردن آن است. این مقاله با روش تحلیلی به دنبال پاسخ به این پرسش است که از دیدگاه اقتصاد مقاومتی، چه عواملی باعث آسیبپذیری اقتصاد کشور از جهت ثبات و امنیت آن میشود؟ و چگونه میتوان آسیبپذیری مذکور را کاهش داد؟ این تحقیق درصدد اثبات آن است که اسلام رویکرد خاصی نسبت به ثبات و امنیت اقتصادی و چگونگی رفع آسیبهای آن دارد که در پارهای از موارد متمایز از رویکرد اقتصاد متعارف میباشد. بر اساس یافتههای پژوهش، گسترش فرهنگ و سبک زندگی اقتصادی مبتنی بر مصرفگرایی، تولید غیرنافع و همچنین بیتوجهی به حقوق فقرا در اموال اغنیا، موجب آسیبپذیری اقتصاد جامعه از جهت ثبات و امنیت میشود. در مقابل، رواج سبک زندگی اقتصادی اسلامی، اصلاح قوانین و اصلاح ساختارهای اقتصادی، موجب تحکیم امنیت و ثبات اقتصادی میشود.
خلاصه ماشینی:
com محمدحسین دوستی / کارشناس ارشد اقتصاد مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی( دریافت: 16/07/97 پذیرش: 22/10/97 <H2>چکیده</H2> ایجاد ثبات و امنیت اقتصادی با تحقق اقتصاد مقاومتی، مستلزم شناسایی زمینهها و نقاط آسیبزا و همچنین ارائة راهحل برای برطرف کردن آن است.
اقتصاد دانشبنیان با توجه به ویژگیهای خود و پویایی و تطبیق با شرایط محیط پیرامونی و انعطافپذیری بالا، ظرفیت مناسبی برای رویارویی با شرایط تحریم و مواجهه با شوکهای خارجی دارد (توکلی، 1395، ص 117) و میتوان به کمک آن، ثبات و امنیت اقتصادی کشور را تضمین کرد.
مشارکت در اقتصاد جهانی و در اختیار داشتن سهم درخور توجه در بازار جهانی، نهتنها با افزایش عواید اقتصاد ملی به تأمین هدف استقلال و ثبات اقتصادی کمک میکند، بلکه با درگیر کردن منافع سایر کشورها در مبادلات چندجانبه بهعنوان عامل تثبیتکننده عمل میکند؛ گذشته از آنکه تعامل با بازار جهانی و افزایش حجم صادرات کشور، عامل مهمی در نشان دادن پیشرفت و اقتدار کشور و ابزاری برای پیگیری اهداف فرهنگی و سیاسی است.
در این زمینه دو جهتگیری کلی موردنیاز است: اول، در بسیاری از موارد وجود خلأهای قانونی موجب آسیبپذیری اقتصاد شده است؛ برای نمونه، نبود قوانین جامع در زمینة مقابله با قاچاق کالا و ارز میتواند باعث آسیبپذیری تولیدات داخلی شود.
رواج سبک زندگی اقتصادی اسلامی منجر به تأمین همزمان کارایی، عدالت و امنیت اقتصادی میشود؛ زیرا ترویج ارزشهای پرکاری، تولید طیب و نافع، قناعت و انفاق، از طرفی موجب افزایش کارایی بهواسطة تولید کالاها و خدمات نافع و طیب و کاهش اتلاف منابع میشود و از سوی دیگر، به واسطة کنترل مصرف در سطح کفاف و انتقال مازاد درآمد از طریق انفاق در راه خدا، به تحقق عدالت کمک میکند.