چکیده:
پدیده فساد یکی از مهمترین موانع بر سر راه تحقق برخی از مصادیق حقوق بشر در جوامع امروزی، بویژه حق بر توسعه محسوب میشود. تمرکز قدرت و ثروت عمومی در دست عدهای محدود، نبود امکان شایسته بازخواست عمومی از دولتمردان و عدم شفافیت در عملکرد ایشان از مهمترین بسترهای بروز فساد محسوب میشود. بنابراین جلوگیری از تمرکز قدرت، امکان بازخواست مؤثر از دولتمردان توسط شهروندان و شفافیت در عملکرد آنها، تأثیر بسیار مثبتی در مبارزه با فساد خواهد داشت. ایجاد شرایط فوق تا حد گستردهای در گرو تأمین مشارکت عمومی شهروندان در امور مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه و تحقق عناصر آن، همچون حق بر انتخاب کردن و انتخاب شدن برای همه، جامعه مدنی نیرومند و دسترسی آزاد به اطلاعات خواهد بود. مسئلهای که با توجه به تلقی مشارکت عمومی بهعنوان هدف غایی حق بر تعیین سرنوشت داخلی، یعنی امکان مشارکت هر فرد در فرایند تصمیمگیری در مورد امور عمومی جامعه، تحقق این حق را به راهکاری مهم در مسیر مبارزه با فساد و نیز از بین بردن برخی از مهمترین بسترهای بروز آن و به تبع آن، تسهیل در تحقق حقوق بشر شهروندان، بویژه حق بر توسعه تبدیل میکند.
Corruption must be considered as One of Most Important Obstacles for Realization of Some Aspect of the Human Rights in the Modern Societies, Especially Right to Development.
Concentration of Public Power and Wealth in Hand of a Few People, lack of accountable in Front of Public and Lack of Transparency in Activities of Governors are between Most Important Roots of Corruption. So, Prevention of such a Concentration, Ability to Interpellation of Governors by Citizens and Transparency in activities of These People could Have Very Positive Effect on Fight against Corruption. But Providing the Mentioned Situations Rely Heavily on Realization of Public Participation in Political, Social, Economic and Cultural Affairs of Their Society and Its Tools such as Right to Elect and to be Elected, Powerful Civil Society and Free Access to Information. However, Public Participation is an Ultimate Goal of Internal Self-determination, Which Means Ability of Every Person to Participate in Decision Making in Political, Social, Economic and Cultural Affairs of his/her Society. Therefore, Internal Self-determination Became an Effective Approach for Fight against Corruption and Elimination of Its Substances and as a Result, as a Facilitator for access to Human Rights, Especially Right to Development
خلاصه ماشینی:
مسئله ای که باتوجه به تلقی مشارکت عمومیبه عنوان هدف غاییحق برتعیین سرنوشت داخلی،یعنیامکان مشارکت هرفرددرفرایندتصمیم گیریدرموردامورعمومیجامعه ،تحقق این حق رابه راهکاری مهم درمسیرمبارزه بافسادونیزازبین بردن برخیازمهم ترین بسترهایبروزآن وبه تبع آن ،تسهیل درتحقق حقوق بشرشهروندان ،بویژه حق برتوسعه تبدیل میکند.
هنگامیکه قدرت تصمیم گیریدرموردامورعمومیازدست عده ایمحدودخارج شده و عموم شهروندان ازطریق ابزارهاییهمچون حق برانتخاب کردن وانتخاب شدن دریک سیستم انتخاباتیآزاد،ازامکان سهیم شدن درآن برخوردارشوند،ازتمرکزقدرت وتبعات منفی سوء استفاده ازآن تاحدزیادی جلوگیری خواهدشدوابزارهاییهمچون جامعه مدنی ودسترسی آزادبه اطلاعات امکان مناسبی برای ایجادشفافیت وبازخواست ازدولتمردان به وجودمیآورد؛ که می تواندمانع سوءاستفاده ازقدرت وثروت عمومی شود.
درواقع ،می توان گفت که تأثیرحق برتعیین سرنوشت داخلی برمبارزه بافساد،به اثرگذاری مثبت عناصرتحقق بخشنده به هدف نهاییحق مزبور،یعنی تقویت مشارکت شهروندان درامور عمومی جامعه ،درازبین بردن زمینه های فسادمربوط میشود؛موضوعیکه به نوبه خودباتوجه به تأثیرمخرب فسادبرحقوق بشر،اثرمثبتی بردستیابی به حق برتوسعه وبه تبع آن تحقق دیگر مصادیق حقوق بشربرجای خواهدگذاشت .
دریک تعریف کلی،حق تعیین سرنوشت داخلیرامیبایست حق مردم یک جامعه به برخورداریاز نوعیساختارحکومتیدموکراتیک یاهمان قاعده مندشدن روابط میان حکومتگران وحکومت شوندگان تلقیکنیم که امکان مشارکت گسترده آن هارادرشئون مختلف سیاسی،اقتصادی، اجتماعیوفرهنگیجامعه فراهم میکند(٣٠٨-٣٠٧ :٢٠٠١ ,Naunda).
نکته مهم درارتباط باحق تعیین سرنوشت داخلیآن است که درتعریف حق فوق ،مفهوم مشارکت عمومینقش کلیدیایفامیکند؛چراکه تنهابافراهم کردن امکان مشارکت عمومی خواهدبودکه شهروندان یک جامعه ازتواناییتأثیرگذاریدرتصمیم گیریهایعمومیجامعه برخوردارخواهندشد.
(Diamond, 1999: 221-222) بدون وجودیک جامعه مدنیپویاهم اساسانمیتوان به تحقق مشارکت واقعیمردم در فرایندهایتصمیم گیریهای سیاسی ،اقتصادی ،اجتماعی وفرهنگی امیدچندانی داشت ؛مشارکتی که خودبه عنوان یکیازمهم ترین ابزارهایتحقق حق تعیین سرنوشت داخلیشهروندان یک جامعه محسوب میشود.