چکیده:
این مقاله به رابطه «فقه» و «روانشناسی» میپردازد و برخی پرسشها و چالشهای
گوناگون را در این عرصه. مطرح میکند. هدف از این جستارء گشودن باب گفتگو و
تعامل بیشتر دو عرصه معرفتی روانشناسی و فقه است. روش پژوهش در این بحت.
بررسی تحلیلی و انتقادی متون روانشناسی و فقهی و نگاه مقایسهای و تطبیقی است.
یافتههای این پژوهش در دو بخش تاثیرات فقه بر روانشناسی و تاثیرات روانشناسی بر
ففه. ارائه شده که در چهار محور («ایجاد موضوع پژوهش برای روانشناسی». «بیان حکم
مسائل مطروحه در روانشناسی» «شناخت بهتر برخی موضوعات فقهی» و بالاخره «(توجیه
و تبیین برخی از احکام به کمک روانشناسی» است. نمونههایی از پرسشها و چالشهای
بیان شده در عناوین وجوب نفقه بر مرد در ازدواج, استحباب پوشش رنگ سفید. مشاوره
با یر همجنس, اجرای برخی تستهای روانشناختی. سن تمیزء کثیر الشک. وسواس.
جنون. سفاهت با حجر, قوامیّت مرد در خانواده و اختیار طلاق به دست مرد است. نتیجه
این پژوهش, لزوم ارتباط و تعامل بیشتر فقه و روانشناسی است.
خلاصه ماشینی:
يافته هاي اين پژوهش در دو بخش تأثيرات فقه بر روان شناسي و تأثيرات روان شناسـي بـر فقه ، ارائه شده که در چهار محور «ايجاد موضوع پژوهش براي روان شناسي»، «بيان حکـم مسائل مطروحه در روان شناسي»، «شناخت بهتر برخي موضوعات فقهي » و بالأخره «توجيه و تبيين برخي از احکام به کمک روان شناسي» است .
مقدمه موضوع اين مقاله فقه و روان شناسي است و ميتوانـد مصـداقي از بحـث «رابطـه علـم و دين » باشد که اگر بصيرانه ديده شود، بحث روشن تر ميگردد.
اين بحث ، علاوه بر اينکه مکمل بودن علم روان شناسي را نسبت به فقه ، نشان ميدهـد و در به کمال رسيدن هر دو دانش روان شناسي و فقه يـاري مـيرسـاند، بـه «بـوميسـازي دانـش روان شناسي» هم کمک ميکند؛ زيرا فقه ، بالنده ترين و توسعه يافته ترين دانـش حـوزوي اسـت و بدون اغراق هيچ يک از دانش هاي حوزه توان همآوردي با فقـه را ندارنـد و در بحـث هـاي 2 روان شناسي از دستآوردهاي اين علم بالنده ، غفلت شده و بايد از آنها استفاده کرد.
تفاوت فقه و روان شناسي در «موضوع »، «هدف » و «روش » بـه رغـم تفاوتهـايي کـه فقـه و روان شناسـي در موضـوع ، هـدف و روش بـا هـم دارنـد، اشتراکاتي هم ميان آنها وجود دارد.
٩. قواميت مرد در خانواده و اختيار طلاق براي مرد نمونه هايي از احکام فقهي و اسلامي است که روان شناسي در تبيين آنها ميتواند مساعدت کند.