چکیده:
ادبیّات مقاومت در عصر مشروطه، درخت تناوری است که در دامان فرهنگی انقلاب مشروطه، علیه استبداد و استعمارِ بیگانگان روییده است. این شاخة ادبی بر پایة ستیز با بیدادگران و ترسیم چهرة آنان و به منظور دفاع از هویّت ایرانی در مقابل تاخت و تاز بیگانگان ظهور کرده است. پدیدة استعمار از پدیدههاییاست که همواره کشورها و ملّتهای مشرقزمین با آن مواجه بودهاند؛ لذا انسانهای آگاه و توانمند بهویژه هنرمندان و ادیبان، با سلاح شعر به مبارزه با استعمار و استعمارگران میپرداختند. باتوجّه به اینکه شگردهایاستعمار، گوناگون و مختلف است؛ لذا شگردهای مبارزه با آن نیز بایستی گوناگون و مناسب باشد. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی تطبیقی دیدگاههای محمّدتقیبهار و سیّداشرفالدّینحسینی در باب پدیدة استعمارستیزی در دیوان اشعارآنها پرداخته میشود. پژوهشهای صورتگرفته در این مقاله نشان میدهد که هر دو شاعر، به شکلهای گوناگون به معرفی پدیدة استعمار پرداختهاند و برای مبارزه با آن، شگردهای مشابهی نیز داشته و راهکارهایی نیز ارائه نمودهاند که مهمترین آنها عبارتاست از: آگاهکردن مردم و غفلت-زدایی؛ دعوت به اتّحاد و مقابله با استعمار؛ تحقیراستعمار با زبان طنز، نکوهش و محکوم نمودن استعمارگران؛ برانگیختن مردم و بازگشت به هویّت اصیل فرهنگاسلامی.
خلاصه ماشینی:
بررسي تطبيقي جلوه هاي استعمارستيزي در شعر نسيم شمال و محمدتقي بهار 1 * رضا موسي آبادي دانشجوي دکتراي تخصصي زبان و ادبيات فارسي ، دانشگاه آزاد اسلامي واحد نيشابور 2 مهدي نوروز استاديار و عضو هيئت علمي گروه ادبيات فارسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد نيشابور 3 بتول فخر اسلام استاديار و عضو هيئت علمي گروه ادبيات فارسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد نيشابور (تاريخ دريافت : ١٣٩٦/٨/٣٠؛ تاريخ پذيرش : ١٣٩٧/٢/١٨) چکيده ادبيات مقاومت در عصر مشروطه ، درخـت تنـاوري اسـت کـه در دامـان فرهنگـي انقـلاب مـشروطه ، عليـه استبداد و استعمار بيگانگان روييده است .
پـژوهش هـاي صورت گرفته در اين مقاله نشان ميدهد که هر دو شاعر، به شکل هاي گوناگون بـه معرفـي پديـدة اسـتعمار پرداخته اند و براي مبارزه با آن ، شگردهاي مشابهي نيز داشته و راهکارهايي نيز ارائه نموده اند که مهـم تـرين آن ها عبارت است از: آگاه کردن مردم و غفلت زدايي؛ دعوت به اتحاد و مقابله با استعمار؛ تحقير استعمار با زبان طنز، نکوهش و محکوم نمودن استعمارگران ؛ برانگيختن مـردم و بازگـشت بـه هويـت اصـيل فرهنـگ اسلامي.
ازآنجاکه محمدتقي بهار و نسيم شمال هنر شاعري خود را وقف وطن و مبارزة با استبداد و استعمار کرده انـد و تـاکنون اثـر مستقلي در باب بررسي تطبيقي استعمارستيزي در شعر ملک الشعراي بهار و سيداشرف الدين حسيني پرداخته نشده است ، لذا ضرورت ايجاب مي نمايد در اين باب ، پژوهشي مستقل و جديد انجام گيرد تا از اين طريق بتوان هم نقش آن هـا را در رشـد و بالندگي ادبيات مقاومت شناخت و هم راهي به درک افکار و انديشه هاي آن ها باز نمود.