چکیده:
هجو یکی از انواع ادبی است و قسمتی از شعر شاعران فارسیسرا و تازیگو را به خود اختصاص داده است. اما به دلیل محدودیتهای اخلاقی- که در جوامع وجود دارد- کمتر کسی وارد این حوزه از ادبیات شدهاست؛ در نتیجه بسیاری از مسائل ادبی و اجتماعی مربوط به این نوع ادبی ناشناخته و در هالهای از ابهام پنهان مانده است. در حالی که پژوهش و تحقیق در این باره میتواند گوشههای پنهان جوامع را مشخص نماید. علاوه بر آن با بررسی ویژگیهای سبکی این نوع ادبی میتوان ارزشهای ادبی و ساختار آن را آشکار نمود. پژوهش حاضر در حوزه ادبیات تطبیقی و با هدف بررسی مشترکات و تفاوتهای سبکی هجویات انوری و متنبی صورت گرفته است. دادهها با استفاده از شیوه تحلیل محتوا بررسی شدهاند. جامعه آماری این پژوهش، دیوان انوری و متنبی، و حجم نمونه هجویات آنان میباشد. انتظار داریم نتیجه تحقیق بتواند به فهم بهتر هجو و سبک شناسی آن کمک کند و زمینههای مطالعه در حوزه ادبیات تطبیقی به ویژه هجو را فراهم کند.
خلاصه ماشینی:
مقايسه سبکي هجويات انوري و متنبي * تاريخ دريافت : ٩٦/١١/٣٠ ناصر بهرامي تاريخ پذيرش : ٩٧/٣/٣ محمدامير عبيدي نيا ** چکيده هجو يکي از انواع ادبي است و قسمتي از شعر شاعران فارسيسرا و تازيگو را بـه خـود اختصاص داده است .
جناس زائد: ميان عاشر و معاشر عاشــر آن اکــرم معاشــر شــر گوئي از گبرکـان ناووسـي اسـت (انوري: ٥٦٧) جناس قلب : ميان عمل و علم تـرا اگـر عملـي داد روزگـار چـه شـد مرا به جاي عمل علم هاي يوناني است (انوري: ٥٦٩) جناس لاحق : ميان هجا و هجو تــرا هجــا نکنــد انــوري معــاذ الله نه او که از شعرا کس تـرا هجـا نکنـد نـه از بزرگـي تـو زانـک از معايـب تـو چه جاي هجو که انديشه هم کرا نکند (انوري: ٦٢٤) متنبي ٨ بار جناس را به صورت زير در هجويات خود آورده است : جناس زائـد ٤ بـار، جناس ناقص ٣ مورد و جناس قلب ١ بار جناس زائد: ميان ذا و اذا وتلک صـموت وذا نـاطق اذا حر کوه فسا أو هذي (متنبي: ١٢٢/١) - و آن ها(بت ها) خاموش اند ولي اين (خيک پر از باد، کافور) گوياسـت و چـون او را بجنبانند، باد شکم فرو هلد يا هذيان گويد(منوچهريان ، ١٣٨٨: ١٢٢) جناس ناقص : ميان إني و اني إنــي لاعــذرهم ممــا اعــنفهم حتي اعنف نفسي فـيهم وانـي (همان : ٣٤٢/٤) - من آنان را در سرزنش شدن آنقدر معذور ميدانم که خود را بـه خـاطر ملامـت کردنشان ، سرزنش ميکنم (مرادي، ١٣٨٥: ٦٢) جناس قلب جزء: ميان رضا و راضي ریک الرضا لو أُخْفّت النَفس خافیا وماآنا من نَفسی ولا غنک راضیا (متنبی: ۴۳۲/۴) - خشنودیام را به تو نشان خواهم داد اگر نفس و درونم بتواند آنچه رالاز کینه و ناخشنودی نسبت به تو دارد] پنهان نمایدء در غیر این صورت نه از خودم و نه از تو راضی خواهم بود(مرادی» ۱۳۸۵: ۶۲) سجع متوازی آنوری ۸ بار از آرایه سجع متوازی در هجویات خود استفاده کرده است.