چکیده:
امروزه تلویزیون فراگیرترین رسانه و وسیلهای ضروری در زندگی بشر است. اعضای خانواده، با توجه به سن خود از برنامههای تلویزیون بهره میگیرند. یکی از پرمخاطبترین برنامههای تلویزیون گروه کودک و نوجوان است. برنامههای کودک میتوانند در حوزههای آموزشی، سرگرمی، فرهنگی، مذهبی و ... تاثیر زیادی در شکل گرفتن شخصیت کودکان داشته باشند. در این پژوهش، پس از شناسایی شاخصها، با استفاده از رویکرد تحلیل شکاف موزون به بررسی عملکرد برنامههای کودک صداوسیما از دیدگاه خانواده پرداخته میشود. جامعة آماری این پژوهش، والدین کودکان و نمونة آماری آن شامل 388 نفر هست. نتایج نشان میدهد که بیشترین شکاف در بعد اقتصادی و کمترین شکاف در بعد دینی و مذهبی برنامههای کودک صداوسیما وجود دارد و شاخصها با بیشترین شکاف، در بین 45 شاخص به ترتیب شامل تولید برنامههایی در قالب حفظ حقوق شهروندی و اجتماعی، پخش برنامههایی جهت کاهش خشونت بین کودکان؛ ساخت و پخش موسیقیهای شاد متناسب با سن کودکان است.
خلاصه ماشینی:
(به تصویر صفحه مراجعه شود) علمی و آموزشی همان گونه که در شکل 3 مشاهده میشود، همة شاخصهای سنجش سازه علمی و آموزشی دارای بار عاملی به نسبت بالایی هستند و نتایج در سطح اطمینان 99درصد از لحاظ آماری معنادار است.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) فرهنگی و تربیتی همانگونه که در شکل 4 مشاهده میشود، همة شاخصهای سنجش سازه فرهنگی و تربیتی، دارای بار عاملی به نسبت بالایی هستند.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) دینی و مذهبی همان گونه که در شکل 5 مشاهده میشود، همة شاخصهای سنجش سازه فرهنگی و تربیتی دارای بار عاملی به نسبت بالایی هستند.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) اقتصادی همانگونه که در شکل 6 مشاهده میشود، همه شاخصهای سنجش سازة اقتصادی دارای بار عاملی به نسبت بالایی هستند و نتایج در سطح اطمینان 99درصد از لحاظ آماری معنادار است.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) یافتههای پژوهش در این قسمت به بررسی شکاف بین وضعیت موجود و مورد انتظار هر یک از ابعاد عملکرد کانالهای کودک صداوسیما از دیدگاه مخاطبان پرداخته شده است.
(2017), “The impact of media literacy on children’s learning from films and hypermedia”, Journal of Applied Developmental Psychology, 48.
P. (2017), “Do Young Children Really Learn Best from the use of Direct Address in Children’s Television?”, Media Psychology.
اینکه زنان با احساس تفاوت به مثابه تبعیض، احساس نابرابری و احساس ستمگری مواجه شوند، میتواند یکی از نتایج چگونگی بازنمایی آنان در رسانهها باشد که به شکلگیری این احساسها منجر شده و ذهنیت آنان را شکل داده است.