چکیده:
یکی از مهمترین اصول و فضایلی که در آموزههای دینی مورد تأکید قرار گرفته، اصل عفت و پاکدامنی است. در احکام اسلامی علاوه بر اینکه دستورات اکیدی برای رعایت عفاف وجود دارد و با ناقضان و حریم شکنان آن برخورد میشود، نسبت سایر احکام نیز با عفاف تبیین شده است؛ به گونهای که انجام احکام، متضمن رعایت و تحکیم عفاف در بعد فردی و اجتماعی میشود. در بررسیهای انجام شده، ضمن تبیین مبانی عفاف و آثار و پیامدهای آن، احکام گوناگون عبادی که متضمن عفاف بودهاند، شناسایی و تبییین و تشریح شد. نسبت عفاف با احکام شرعی، از سه صورت بشرطلا، لابشرط و بشرطشیء خارج نیست. با تتبع در ابواب گوناگون فقهی و احکام مختلف شرعی بویژه عبادی، در موضوعات مختلف مانند: طهارت، نماز، حج، نکاح، طلاق و حدود و...، موردی از بشرطلا و یا عدم عفاف یافت نشد. از طرف دیگر مصادیق متعددی از جلوههای عفاف در ابواب مختلف فقهی از جمله عبادی یافت میشوند، به گونهای که رعایت اصل عفاف در آنها اخذ شده است و غالباً این موارد را میتوان در احکامی که بین زن و مرد تفاوت وجود دارد، یافت. در برخی از احکام شرعی هم هر چند جلوهای از عفاف در آنها دیده نمی شود، ولی به معنای عدم ضرورت عفاف در آنها نیست.
Among the very significant principles and virtues emphasized in the religious teachings is that of chastity. In addition to the commands given with regard to observing chastity, Islamic precepts deal with the relation between chastity and other precepts in such a way that performing the latter would result in observing the former in both individual and social dimensions. While expounding essentials of chastity as well as its effects and consequences, various precepts that contain it are extracted and explained. The relation between chastity and religious precepts is either that of conditioned-by-something, or that of negatively conditioned, or that of unconditioned. Searching various jurisprudential chapters and different religious precepts, especially with regard to acts of worship, in such subjects as purification, prayers, pilgrimage, marriage, divorce, etc., we found no single case of the relation of negatively conditioned. On the other hand, so many instances of manifestations of chastity in the jurisprudential precepts can be found in different parts of jurisprudence, including those dealing with acts of worship, in which the condition of chastity is taken into consideration. Such cases are often those in which the difference between man and woman plays a role. Although some other religious precepts are void of manifestations of chastity, they are not void of necessity of observing chastity.
خلاصه ماشینی:
از طرف دیگر مصادیق متعددی از جلوه های عفاف در ابواب مختلف فقهی از جمله عبادی یافت می شوند، به گونه ای که رعایت اصل عفاف در آنها اخذ شده است و غالبا این موارد را می توان در احکامی که بین زن و مرد تفاوت وجود دارد، یافت .
در ارتباط با مورد دوم ، این سؤال مطرح می شود که آیا ممکن است شارع مقدس احکامی را برای بندگان صادر کرده باشد که مخالف عفاف باشد؟ که مسلما پاسخ منفی است و از نظر عقل چنین امری امکان پذیر نیست ؛ زیرا فقها در موارد زیادی با استناد به آیات قرآن و روایات ، رعایت عفاف را واجب دانسته و در موارد متعددی نیز رعایت عفاف را مستحب می دانند و لذا وجود احکام شرعی که مخالف با عفاف است ، منتفی است .
[٢٢، ج ١، ص ٩٠]، [١٢، ج ١، صص ٢٥ـ١٢٤] روایاتی که در این زمینه مورد استناد است ، دلالت دارد بر اینکه ، یک پیراهن برای زن در حال نماز کافی نیست ، بلکه حداقل باید دو تا لباس که تعبیر به درع و مقنعه شده ، باشد؛ مانند روایت صحیحۀ محمد بن مسلم از امام باقر (ع ) که فرمود: «و المرأة تصلی فی الدرع ـ و المقنعة إذا کان الدرع کثیفا یعنی إذا کان ستیرا.