چکیده:
پس از شناخت احکام قانونی و موضوعات احکام، مرحلۀ انطباق و برابرسازی مفاهیم قانون با مصادیق و شناخت تعیّنات خارجی آن، از مباحث بنیادینی است که اختلاط ناصوابی با مرحلۀ نخست پیدا کرده است. نظر به اینکه اتخاذ تصمیم نسبت به واقعیات و عینیات خارجی، مقصودِ احکام قضایی است، بنابراین صحت حکم صادره افزون بر تبیین مفهوم، در گرو تعیین مصداق و تطبیق صحیح مفهوم بر واقعیت خارجی است که نهایتاً در مرحلۀ صدور حکم به حکمی صواب منجر خواهد شد. در این مقاله ضمن تحلیل دو رویکرد مختلف عقل ـ محوری و عرف ـ محوری در خصوص مرحله تطبیق، به اثبات خواهد رسید که در مرحلۀ تطبیق مفاهیم بر مصادیق نیز عرف مرجع نهایی است و ضروری است قضات از استبداد در مرحله تطبیق پرهیز نمایند و عرف را یگانه مرجع در این مرحله قلمداد نمایند. خلأ موجود در نظام حقوقی ایران باید با تعبیۀ نهادی برای فهم این قضاوت عرف، مرتفع شود.
After understanding the legal precepts and their subjects, the stage of adaption of law concepts with its evidences and external criterion is among the basic topics that have been improperly intermingled with the first stage. Judgments come from the decision on aspects of law subjects, thus, this understanding helps the judge to adjudicate correctly. In this paper, two aspects of the adaption based on intellect and custom are reviewed to prove that the custom leads to correct adjudication. In the court of Iran a decision should be made on the forming of a group such as jury to help the judge for realizing the custom.
خلاصه ماشینی:
در واقع ، پس از فراغت از مرحلۀ شناخت عرفی مفاهیم مندرج در نصوص قانونی و اذعان به این که موضوع شناسی در استنباط و احراز حکم موثر است ، جای این پرسش دارای اهمیت است که چه نهادی عملیات تطبیق مفاهیم عرفی بر مصادیق آن را بر عهده دارد؟ برای صدور احکام قضایی ، آیا امکان دخالت مقام قضا در تعیین مصداق وجود دارد؟ در صورت اختلاف نظر عرف با دادرس در مرحلۀ تطبیق ، نظر کدام نهاد متبع است ؟ به عنوان مثال قانون گذار توهین و جریحه دار کردن عفت عمومی و تهدید و تبلیغ علیه نظام را در مواد ٦٠٨ و ٦٣٨ و ٦٦٨ و ٥٠٠ بخش تعزیرات ، جرم انگاری کرده است و پس از فهم آنکه قانونگذار در این چهار ماده چه گفته ، در خصوص برخی رفتارها تردید ایجاد شده است ؛ مرتکب به دیگری گفته است : «مرگ بر تو» یا «خدا تو را لعنت کند» آیا این دو جمله مصداق توهین محسوب می شوند؟ دو خانم بر روی موتور اقدام به تردد در خیابان ها کرده اند.