چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی فرهنگ سیاسی و مشارکت سیاسی زنان ایرانی، آن جا که تحت تاثیر فرهنگ سیاسی اصیل دینی زنان، در مکتب صدر اسلام قرار می گیرند و با رویکردی توصیفی – تحلیلی انجام گرفته است. فرض اصلی این است که هرچند مولفه های فرهنگ سیاسی در ایران هم چون فرهنگ آمریت / تابعیت، سبب کاهش مشارکت سیاسی زنان در طول تاریخ شده است، اما به دلیل تاثیرپذیری زنان ایرانی از فرهنگ سیاسی شیعه؛ در مقاطع خاص تاریخی؛ مشارکت سیاسی زنان افزایش یافته است. برای نمونه در انقلاب اسلامی ایران و تحت تاثیر تعالیم امام خمینی رحمه الله علیه، مشارکت سیاسی زنان به اوج رسید. در این انقلاب برای نخستین بار زنان نقشی و سهمی برابر با مردان یافتند و این انقلاب تجلی مشارکت سیاسی زنان در ایران بود.
خلاصه ماشینی:
در زمان معاصر نیز خوب که نگاه شود، پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 مدیون احیاء این جایگاه و بازگشت به اسلام راستین و احیای فرهنگ سیاسی شیعه توسط حضرت امام خمینی رحمه الله علیه بود که باعث شد زنان در خط مقدم سیاست قرار گیرند.
تحلیل در هر یک از این نهادها و بررسی اینکه آیا این امر دخالتی در مشروعیت حاکمیت و یا تصمیمات رهبری اسلامی دارد یا خیر و تفاوت احتمالی که در جایگاه و ماهیت این قبیل نهادهای سیاسی در عصر حضور و غیبت امام معصوم عج الله تعالی وجود دارد، در مباحث مربوطه به مجاری مشارکت سیاسی مورد دقت قرار خواهد گرفت؛ ولی نتیجه آن مباحث هرچه باشد، اصل وقوع بیعتهای متعدد مردم با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که تاریخ هفت بیعت عمومی را گزارش کرده است (غیر از بیعتهای فردی و آنهایی که با گروهی خاص انجام میشد) و همچنین انجام مشاورههایی با مردم و یا افرادی خاص، نشان از مطلوبیت مشارکت سیاسی مردم در سازماندهی زندگی اجتماعیشان در دولت اسلامی دارد.
البته باید در نظر داشت که نقش حضرت امام رحمه الله علیه در احیای این فرهنگ، نقشی بینظیر میباشد؛ زیرا ایشان بود که توانست با معرفی اسلام راستین؛ موجبات احیای فرهنگ سیاسی شیعه را در میان زنان و مردان فراهم آورد.