چکیده:
در عرفان اسلامی از اولیای الهی اتفاقات نادری ظاهر شده که اصطلاحا آن ها را کرامات نام نهاده اند. این مقاله کرامات و انواع آن در احوال و سخنان ابوسعید را براساس حکایت های کتاب اسرارالتوحید بررسی و طبقه بندی کردهاست. حکایت های مرتبط با کرامتهای اولیا و مشایخ، بخش نسبتا وسیعی از ادبیات عرفانی فارسی را در برمیگیرد. این حکایتها که غالبا کوتاه و متضمن مفهومی ماورائی هستند، در آثار عرفانی فارسی از قرن چهارم هجری به بعد به صورت پراکنده در متون صوفیه راه یافته و بخشی از تذکره ها و مقامات مشایخ صوفیه را به خود اختصاص داده اند. از ابتدای پیدایش تصوف و از نخستین تالیفاتی که در باره مبانی نظری و عملی تصوف صورت گرفته است، بحث امکان یا عدم امکان وقوع کرامات در نزد صوفیه محل بحث و پرسش بودهاست.کرامات اولیاء از جمله مصادیق خوارق عادات است؛ مسائلی که بیرون از جریان عادی امور و قوانین طبیعت، به دست اولیای الهی صورت میگیرد. پیشینه دراز دامان عرفان اعم از عرفان اسلامی و غیراسلامی زمینه را برای بررسیهای گوناگون در این جریان فکری فراهم آوردهاست. در عرفان اسلامی از اولیای الهی اتفاقات نادری ظاهر شده که اصطلاحا آنها را کرامات نام نهادهاند. در این مقاله به بررسی کرامات شیخ ابوسعید ابوالخیر(357-440) و انواع آن پرداخته میشود؛ با توجه به موقعیت استثنایی ابوسعید در میان عارفان و تاثیرگذاری کتاب اسرارالتوحید بر آثار پس از آن، شاید این طبقه بندی بتواند در درک و دریافت وجوه، ابعاد و میزان تاثیر آنها کارگرتر باشد.
خلاصه ماشینی:
(محمد بن منور ،١٣٩٣: ١، ١٠٢) ه ) شناسایی افراد و دانستن نام آن ها بدون آشنایی قبلی یکی دیگر از کرامات شیخ این است : افرادی که برای اولین بار به حضور او میرسند، شیخ از نام و نسب و دین و پیشینۀ آنان خبر میدهد؛ یا افرادی کـه از راهـی دور مـیخواهنـد بـه دیـدن و ملاقات شیخ بیایند و شیخ از آن آگاه است و نزدیکان خود را به استقبال او میفرستد: «از جدم ، شیخ الاسلام ابوسعید، روایت کردند که یـک روز شـیخ مـا ابوسـیعد - قـدس الله روحه العزیز -مجلس میگفت .
معمولا هنگامی که از کرامات اولیاء سخن به میان میآید، مواردی چون : بر«آب رفـتن » و «در هوا پریدن » به عنوان رایج ترین انواع کرامات در ذهن تداعی می شود؛ در حالی که پـس از بررسـی تحلیلی کرامات شیخ ابوسعید در کتاب اسرارالتوحید، این نتیجه حاصل شـد کـه بیشـترین کرامـات شیخ به ترتیب : اشراف او بر ضمایر انسان ها، پیشگویی، اشراف بر خواب ها، اشـراف بـر گذشـته و آینده ، اطلاع از آمدن افراد، شنیدن صدای هاتف غیبی، دیدن رسول و ائمه در خواب ، مأنوس بـودن با حیوانات ، مجازات افراد منکر، شفادادن بیماران ، پدید آوردن از غیب و سـخن گفـتن بـا حیوانـات است .