چکیده:
شهادت ثالثه در اذان و اقامه، بهدلیل جنبههای اعتقادی و اجتماعیاش اهمیت بالایی دارد. در این مقاله، پیشینۀ تاریخی دیدگاه فقیهان دربارۀ شهادت ثالثه و تحولات منظم آن نشان داده شده است. سپس با نیمنگاهی به دلایل اختلافِنظر ایشان، بر جنبۀ شعاری شهادت ثالثه تمرکز شده است. شهادت ثالثه شعاری عرفی است نه شرعی. حکم شعارهای عرفی وابسته به عناوین شرعیای که ذیل آنها قرار میگیرند، متغیر است؛ برخلاف شعارهای شرعی که همیشه تحت قاعدۀ لزوم تعظیم شعائر یا حرمت اهانت به شعائر قرار دارند. علاوه بر عنوان استحبابیِ «اقرار به ولایت»، عناوین محرّم «تشریع» و «تغریر به جهل» و عنوان وجوبی «ارشاد جاهل» نیز دربارۀ شهادت ثالثه قابلبررسی است. مستنبط از این عناوین و نیز دلالتهای این شعار عرفی باید گفت: اقرار به ولایت در هرجایی بهویژه پس از شهادت به رسالت شایسته است، اما هم نباید عوام را دچار توهم جزئیتِ آن در اذان کرد و هم باید مانع جهل عمومی دربارۀ عدم جزئیت آن شد. بنابراین، شهادت ثالثه برخلاف اذانهای رسمی و اقامههای شایع، باید به گونهای بیان شود که تصور جزئیت را بهوجود نیاورَد.
خلاصه ماشینی:
مستنبط از این عناوین و نیز دلالتهای این شعار عرفی باید گفت: اقرار به ولایت در هرجایی بهویژه پس از شهادت به رسالت شایسته است، اما هم نباید عوام را دچار توهم جزئیت آن در اذان کرد و هم باید مانع جهل عمومی دربارۀ عدم جزئیت آن شد.
ج. بدیهی است که بحث فقهی در گفتن شهادت ثالثه در اذان و اقامه بههیچوجه بهمعنای بحث دربارۀ اصل شهادت به ولایت امیرالمؤمنین7 و اولاد پاکسرشت ایشان نیست، بلکه این بحث برمبنای فقه اهلبیت: و با ایمان به وصایت منصوص امیرالمؤمنین علی و اولادشان: انجام شده و امید است در سایۀ هدایت آن بزرگواران به نتیجۀ مطلوب و موردرضایت ایشان برسد.
"/> قول به شهادت ثالثه در اذان و اقامه را با این قید تأیید کردهاند که بهقصد جزئیت نباشد: عدۀ اندکی بهصورت وجوب (سید محمد شیرازی، الفقه، ج19: ص331-335، بهنقل از شهرستانی، 2010م: ص181)، برخی بهصورت احتیاط (مرعشی نجفی، 1406ق، ج1: ص153)، عدهای بهصورت استحباب (بهجت، 1428ق، ص151؛ فاضل لنکرانی، بیتا، ج2: ص124) و شماری با استفاده از عبارت «خوب است» نه با عناوین شرعی وجوب یا استحباب (امام خمینی، 1424ق، ج1: ص519).
شعارهای وضعی شرعی، که بهوضع شارع شعار شدهاند، متناسب با امر شارع باید مورد توجه و احترام قرار گیرند، اما شعارهای عرفی، که مسئلۀ موردتوجه این مقاله است، حالت دیگری دارد: آیا تمام شعارهای عرفی دین باید تعظیم شوند و مورد حفظ و تداوم قرار گیرند؟ ایجاد شعارهای عرفی چه نسبتی با تشریع دارند؟ آیا ساخت شعار برای دین، تشریع محرم است؟ در کتابهای فقهی تمایز میان شعائر شرعی و شعائر عرفی دیده نشده است و بحث بهطور کلی دربارۀ لزوم تعظیم شعائر یا حرمت اهانت به شعائر است.