چکیده:
ترانههای عامیانه در اصل، زبان حال و قال مردمیاست که شاعر و ادیب نبودهاند اما ذوق شعرگویی و شور و حالی داشتهاند. این ترانهها از بدو پیدایش بشر وجود داشته است؛ در واقع، ترانه عمری به درازای عمر بشر دارد. در هرمزگان نیز از دیر زمان، موسیقی، ترانه و شعر وجود داشته و در قالبهای گوناگون سروده و اجرا میشده است. در استان هرمزگان، ترانهسرایی و ترانهخوانی نیز مانند شروه و دوبیتی از جایگاه رفیعی برخوردار است. با بررسی ابیات ترانهها میتوان به شناخت افراد جامعه یا اهل ایل و طایفهای پرداخت که فکر طبیعی خود را، دربارۀ واقعیات، اتفاقات، حوادث و مراسم محلی بهکاربردهاند و شرح هر یک را با بیانی ساده و عامیانه از خود باقی گذاردهاند. این مقاله عشق و عاشقی را در ترانههای عامیانه هرمزگان پی میگیرد و از این رهگذر به خصایص عشق و چگونگی ابراز احساسات ترانههای عاشقانه در هرمزگان میپردازد. نتایج به دستآمده از این پژوهش نشان میدهد که عشق پاک و زن اثیری، مورد توجه شاعران عامۀ هرمزگان بوده است و ساختار زبانی ترانه برگرفته از زبان روزمره و کوچه و بازار و آکنده از کنایات و تکیهکلامها و اشارات عامیانه است.
خلاصه ماشینی:
کاربرد ترانههای عامیانۀ مثلگونه که در محاورات عادی، پایۀ استقلال قرار میگیرند، تنها تأثیر نثربودن و یا شعربودن آنها نیست بلکه این ترانهها در موسیقیهای بومینیز باعث نشاط و شادی مردم میشوند؛ «در واقع، ترانههای عامیانه ریشه در تاریخ مکتوب و غیر مکتوب بسیاری از وقایعی دارند که بیشتر آنها در منابع کتبی و رسمیذکر نشده است اما به علت لطف و گیرایی و جذابیتشان در سینهها و خاطرهها راه پیدا کرده و از نسلی به نسل دیگر منتقل شدهاند؛ مانند ترانههای نوروزی، ترانههای دعا و نیاز، ترانههای خرمنکوبی، ترانههایی که پیشگام کار خوانده میشود و بالأخره لالاییها.